تئاترسينما و تئاترسینماصدا و سیمانمايش خانگی

احترام برومند: داوُود رشیدی هیچگاه زیر بار سانسور نرفت

پنجمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه دوم اسفند ۱۴۰۲ ، به نمایش فیلم‌تئاتر «دیکته» در سالن استاد فریدون ناصری اختصاص داشت.

به گزارش آرتیسفر، پس از نمایش این فیلم‌تئاتر، نشست تحلیل، بررسی و نقد آن با حضور عباس غفاری (میزبان)، افشین خورشیدی باختری (استاد دانشگاه و منتقد تئاتر) و احترام برومند ( همسر زنده یاد داوود رشیدی، بازیگر سینما و مهمان این نشست) برگزار شد.

نمایش «دیکته» نوشته غلامحسین ساعدی (گوهر مراد)، به کارگردانی داوُود رشیدی، سال ۱۳۴۹ در مدت زمان ۵۹ دقیقه اجرا شده بود.

عباس غفاری در ابتدای این نشست گفت: سال‌هاست تلاش می‌کنیم از یک جامعه تک‌صدایی نجات پیدا کنیم. چه چیز بهتر از تئاتر می‌تواند سبب دیالوگ و گفت‌وگو بین ما شود و شرایط را برای این اتفاق مهیا کند.  یکی از اهداف سلسله جلسات نمایش فیلم‌تئاتر نیز همین موضوع است.

احترام برومند در ادامه این نشست گفت: من منتقد تئاتر نیستم و صحبت‌هایم نیز نقد تئاتر نیست. این نمایش برایم خاطره‌ای بسیار زیبا از اولین سالی است که ازدواج کرده بودم. همه اسامی تیتراژ این اثر برایم آشنا بودند؛ همگی اساتیدی بودند که کار خود را خیلی خوب بلد بودند و آن را به بهترین شکل انجام می‌دادند. متاسفانه وقتی انقلاب شد، بسیاری از این افراد که از آن جمله می‌توان به داوُود رشیدی اشاره کرد، از تلویزیون پاکسازی شدند. بسیاری اکنون صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند که فکر می‌کنم از اینکه ما چه روزگاری داشتیم و چطور ادامه دادیم اطلاعی ندارند. به همین دلیل امیدوارم همگی از این موضوعات اطلاع پیدا کنند.

غفاری در ادامه از برومند درباره سانسور و اتفاقاتی که در پشت صحنه این نمایش رخ داده است، پرسید؟

برومند در پاسخ گفت: باعث خوشحالی من است که بگویم؛ آقای رشیدی تا آخرین نمایشی که به صحنه برد، زیر بار سانسور نرفت. خودش می‌گفت سانسورچی آدم احمقی است؛ زیرا به راحتی می‌توان او را دور زد. احتمالا برای این نمایش نیز همین اتفاق افتاده است.

او با بیان اینکه این نمایش با همین عوامل در تئاتر سنگلج به صحنه رفته است، عنوان کرد: برای خودم جالب است که این اثر، با وجود اینکه ۵۵ سال پیش تولید شده، از بعد فرم، صحنه و اتفاقات دیگر تا این اندازه به روز است. این نمایش بعد از ۵۵ سال کاملا ما به ازای بیرونی دارد. امیدوارم اگر ۵۰ سال بعد کسی این نمایش را دید، حداقل آن زمان، اتفاقات رخ داده در آن برایش عجیب باشد.

دیکته2

افشین خورشید باختری در ادامه این نشست گفت: باعث افتخارم است که درباره کاری صحبت می‌کنم که دو بزرگ تئاتر(غلامحسین ساعدی و داوُود رشیدی) در شکل‌گیری آن نقش داشتند. در این سال‌ها هرچه درباره جناب ساعدی لازم است بدانیم، گفته شده اما چند نکته را لازم می‌دانم که بیان کنم. آقای ساعدی در خانواده‌ای با ریشه انقلاب مشروطه بزرگ می‌شود. خانواده‌ای که به فرزندان توجه ویژه‌ای دارند. در واقع او از کودکی شاهد شنیدن روایت‌هایی از انقلاب مشروطه بوده و از همان زمان این ماجرا در ذهنش شکل گرفته است. او در بحبحه جنگ جهانی دوم در مطبوعات فعال بوده و در جوانی دستگیر می‌شود. بعد از اتفاقات سال ۳۲ و ماجرای کودتا نیز، به مصدق علاقه پیدا می‌کند.

او افزود: ساعدی روشنفکری است که کار روشنفکرانه می‌کند و در عین حال فاصله خود را با مردم کم نگه می‌دارد. به طوری که مطب خود را در خیابان دل‌گشا قرار داده و برای درمان کسانی که بضاعت مالی ندارند، پولی دریافت نمی‌کند. او یکی از بزرگانی است که جایگاه خود را در ادبیات ما دارد اما آنقدری که باید به آثارش توجه نمی‌شود. او چند بار دستگیر شدن و آویزان شدن از سقف را تجربه کرده و به گواه نزدیکانش بعد از این رخدادها، دیگر آن آدم سابق نمی‌شود. از همین رو این اتفاقات در نگاه او تاثیرگذار بوده و حتی بعد سیاسی نیز در آثارش دیده می‌شود.

این منتقد تئاتر در ادامه درباره فیلم تئاتر نمایش داده شده در این برنامه نیز بیان کرد: عنوان نمایش «دیکته» به معنای این است که فهمی برای طرف مقابل قائل نیستیم و تنها می‌خواهیم همه‌چیز را تکرار کند. در دیکته ما یک عمل تکرار شونده داریم؛ کسی که می‌گوید؛ کسی که می‌شنود. در آغاز این نمایش نیز، شرایط و دنیای یک طرفه و دیکته‌ای وجود دارد که احتمالا در آینده نیز ادامه پیدا می‌کند. نمایش چنین فضایی را در جایگاهی که جایگاه یادگیری و دیالوگ کردن است ایجاد می‌کند اما دیالوگ و پیشنهادی وجود ندارد و ماجرای صفر و یکی را مطرح می‌کند.

دیکته

احترام برومند در بخش دیگری از این نشست گفت: در ۲۱ سالگی وقتی این نمایش را دیدم، آن را بسیار دوست داشتم؛ شاید چون ۲۱ سال داشتم. اکنون هیچکدام از ما حوصله شعار را نداریم. البته من همیشه کار داوُد را می‌پسندیدم. او کارهای خود را متناسب با جامعه، زمان و شرایط آماده و اجرا می‌کرد.

او در ادامه بیان کرد: یک خط نمایش «دیکته» برایم همیشه جالب بوده است: «امید تنها راه نجات ما نیست، باید حرکت کنیم» این جمله بسیار مهم است. اینکه ما چه زمانی تصمیم بر حرکت بگیریم، مسئله مهمی است.

برومند در بخش دیگری از صحبت‌هایش با انتقاد از شرایط تولید تله تئاتر گفت: تله تئاتر در آن زمان به این صورت بود که یک ماه تمرین می‌کردند تا کار را آماده کنند و یک ماه هم ضبط آن کار طول می‌‌کشید اما اکنون شنیده‌ام که در یک هفته تله تئاتری را تولید می‌کنند. این مدل از تولید، بعید است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا