گروه موسیقی آرتسیفر: ارکستر سمفونیک تهران پس از پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای بسیار و در آستانه هشتاد سالگی خود، مهر ماه امسال برای اجرای کنسرت به رهبری منوچهر صهبایی روی صحنه تالار وحدت رفت. این ارکستر اگرچه در ماههای اخیر با برخی حواشی دست به گریبان بود، اما توانست روزهای پرحاشیه را پشت سر بگذارد و با یک اجرای خوب از استقبال مخاطبان خود تقدیر کند. کنسرت پاییزی ارکستر سمفونیک تهران بهانهای شد که با مجید اسماعیلی، یکی از نوازندگان ارکستر، به گفتوگو بنشینیم و با او از حال و هوای این روزهای ارکستر گپ و گفتی داشته باشیم.
مجید اسماعیلی از پیشکسوتهای ارکستر سمفونیک است و از سال ۶۷ در ارکستر به نواختن ویولنسل مشغول است. او که اکنون در ارکستر نقش شف ویولنسل را دارد، بیش از سه دهه در ارکستر حضور داشته و چهرهها و شرایط مختلف ارکستر را دیده است. اسماعیلی از فضای گذشته تا امروز ارکستر برایمان گفت: «از دوران قدیم تاکنون رهبران بسیاری آمدهاند و رفتهاند و این ارکستر آدمها و فضاهای متعددی را به خود دیده است. در حال حاضر خوشبختانه جو ارکستر از جهت معاشرت بین اعضا و برقراری دیالوگ بین آنها خیلی بهتر شده است. همه اینها به شخصیت هر رهبر ارکستر برمیگردد. آقای صهبایی تاثیر خیلی خوبی روی جو گذاشته و کار کردن در این فضا خیلی راحتتر از گذشته شده است. از وقتی آقای صهبایی آمده، آرامش و سکوتی به تمرینات ما تزریق شده و بر خلاف گذشته که همهمه بود، بازدهی بسیار بالا رفته است. البته ناگفته نماند که خود نوازندگان هم اخلاق حرفهای دارند و در حفظ این راندمان موثرند.»
ویولنسلنواز ارکستر سمفونیک آرامشی که در ارکستر به وجود آمده را نیز اینگونه توصیف کرد: «از سال ۶۷ در ارکستر سمفونیک حضور داشتهام و تاکنون، رهبران داخلی و خارجی زیادی آمدهاند ولی هیچ دورهای را ندیدهام که به اندازه دوره فعلی، سرشار از آرامش و معاشرت و تعامل سازنده بین اعضا بوده باشد. خودم همیشه پس از اجراها در ادوار قبلی، از فرط استرس و حس هیاهو دچار سردرد میشدم اما در دوره جدید اینگونه نیست. این آرامش حاکم بر فضا بسیار مهم است. کار نوازندگی ارکستر به گونهای است که لحظه به لحظه باید تمرکز کرد و با نظم موجود، تمرکز اعضا خیلی بالاتر رفته است.»
تعطیلی مقطعی فعالیتهای موسیقی در دوران شیوع کرونا و سپس ناآرامیهای پارسال، باعث تعطیل شدن کنسرتها و یک رکود نسبی در عرصه موسیقی کشور شد. این رکود نسبی قطعا اثرات مخربی بر حوزه موسیقی ما داشته و میتوانست کیفیت ارکستر و به تبع آن کنسرتهای آن را هم پایین بیاورد. اما اجرای کنسرت پاییزی ارکستر سمفونیک نشان داد ارکستر در آمادگی کامل و بالایی قرار دارد. مجید اسماعیلی در اینباره به ما گفت: «اینکه تعطیلی مقطعی بر ارکستر اثر منفی بگذارد یا نگذارد، به رهبر ارکستر بستگی دارد. سال ۹۴ بود که آقای علی رهبری به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک به تهران آمد و پس از ۵ سال تعطیلی ارکستر، سمفونی ۹ بتهوون را با ما تمرین کرد تا ارکستر را احیا کنیم. مسلما پس از ۵ سال تعطیلی شرایط سختی داشتیم؛ مثل ورزشکاری که هر روز در باشگاه ورزشی حاضر بوده و بازی کرده و ناخواسته ۵ سال در فعالیت ورزشیاش وقفه ایجاد شده و حالا پس از ۵ سال عدم فعالیت، به او میگویند برو و در فلان مسابقه ورزشی با رقبا رقابت کن! دشوار بود اما آقای رهبری این کار را کرد و نتیجه گرفت؛ چون بچههای ما فرق دارند. اگرچه بچهها تحت فشار بودند اما اجرا شد و خوب هم اجرا شد. رهبر ارکستر اگر کارش را بلد باشد، حتی پس از ۱۰ سال تعطیلی هم میتواند با سه چهار جلسه تمرین تیم را احیا کند. آقای صهبایی نیز رهبر ارکستر و همچنین معلم بسیار خوبی است و چون خودش نوازنده بوده، حرف نوازندگان را خوب میفهمد.»
منوچهر صهبایی که سکان هدایت ارکستر سمفونیک تهران را در دست دارد، در حال حاضر رهبر میهمان ارکستر است؛ اما شف ویلونسل ارکستر سمفونیک معتقد است داشتن مدیر هنری و رهبر ثابت برای ارکستر اتفاقات بهتری را رقم میزند: «در ایام قدیم آقای ناصری حدود ۱۲-۱۳ سال رهبر ثابت ارکستر بود. این ثبات، نوعی تضمین ایجاد میکرد. بعضی بچههای ارکستر این عقیده را داشتند که رهبر نباید ثابت باشد و اگر ثابت باشد، ممکن است جایگاه خود را محکم ببیند و دیکتاتورمابانه رفتار کند. در این سالها زمانیکه یک رهبر ثابت بالای سر کار بود، ارکستر خیلی عالی کار میکرد؛ ولی در ادامه عقیده مخالف پیروز شد و از ثبات رهبر ارکستر فاصله گرفتیم که خودش راندمان کار را پایین میآورد. به عنوان مثال درکنسرواتوار اتریش، رییس کنسرواتوار از ۲۸ سال قبل رییس بوده و همچنان هم هست! همین درست است؛ مدیریت باید ثبات و قدمت داشته باشد. آقای صهبایی میتواند ارکستر را شکوفا کند، زیرا دانش این کار را دارد. اگر از من میپرسیدند یک نفر را به عنوان رهبر ثابت ارکستر معرفی کن، آقای منوچهر صهبایی را معرفی میکردم.»
اسماعیلی درباره روزهای اوج و افول ارکستر سمفونیک تهران نیز حرفهایی برای گفتن داشت: «کار هنری با حس انسان سر و کار دارد و نمیتوان برای آن اوج و افول متصور شد. یک شب در خیابان ترافیک بوده و نوازنده بیحوصله است و بد مینوازد؛ شب دیگر همه چیز بر وفق مراد است و خوب مینوازد. اما بطور کلی رهبر ارکستر میتواند حتی امور حسی نوازندگان را نیز کنترل کند و راندمان کار را بالا ببرد. اگر یک رهبر ثابت وجود داشته باشد، این موضوعات به راحتی پیگیری میشود.»
بحث دستمزدهای ارکستر هم گلایهای دیرینه است که با هر نوازندهای صحبت کنیم، درباره آن حرفهای زیادی برای گفتن دارد. مجید اسماعیلی هم از این قضیه مستثنی نیست. او در پایان صحبتهایش به سطح درآمد نوازندهها اشاره کرد و گفت: «سطح دستمزدها هم یک موضوع مهم دیگر است که باید به آن توجه کرد. یک نوازنده باید دائما تمرین کند و خود را روی فرم نگه دارد تا بتواند کارهایی چون سمفونی ۹ بتهوون را بزند! نوازنده باید آمادگی و توانایی اجرا داشته باشد. وقت و انرژِیای که از او گرفته میشود باارزش است. البته مشکل کمبود دستمزدها همیشه بوده و مختص زمان حال نیست. قبل از انقلاب هم این مشکل وجود داشته است. هیچگاه کسی نبوده که تامین حداقلی به وجود بیاورد تا نوازنده پس از تعطیلی تمرینش بتواند به منزل برود و به تمرین شخصیاش برسد. بچهها برای تامین مخارج زندگی ناچارند شاگرد بگیرند، ضبط بروند و به کارهای دیگر بپردازند. در حالی که برای کار فرهنگی باید بدون انتظار سود، خرج کرد. سود کار فرهنگی این است که یک نسل ساخته میشود و این زمانبر است. باید الان بکاری و شاید نزدیک به ۲۰ سال دیگر درو کنی. گوستاو دودامل یکی از بهترین موزیسینها و رهبرهای ارکستر ونزوئلاست. او ۲۵ سال پیش بچههای کار کشورش را دور هم جمع کرده و روی آنها سرمایهگذاری کرده است. بیش از ۲۰ سال زحمت کشیدند و حتی با پیت حلبی ساز ساختند! در حال حاضر آنها تبدیل به یک گروه ارکستر شدهاند که به نظرم از نظر کیفیت، کم از ارکسترهایی مثل ارکستر لندن ندارد.»