روایتی از سینمای ضد نظام سرمایهدرای
کِنِت کِن لوچ کارگردان و فیلمنامهنویس سیاسی انگلیسی است که در آثارش با نظام استثمارگری و سرمایهداری مبارزه میکند.
گروه فرهنگ و ادبیات خبرگزاری آرتیسفر: معرفی عادی، تخصصی و نقد کتاب را یکی از تکالیف حتمی خود میداند. تکلیفی در مسیر توسعۀ فرهنگ کتابخوانی و تحقق نهضت اطلاعرسانی. کتاب در کشور ما مهجور نیست لکن هنوز تا نقطۀ مطلوب فاصله داریم. امیدواریم که کتابهای معرفی شده در این بخش بتواند امکان انتخاب علاقمندان به کتاب و کتابخوانی را بیشتر کند و مورد توجه کتابخوانها قرار بگیرد.
دو کتاب از نشر طاق با محوریت «کِن لوچ»
کِنِت کِن لوچ کارگردان و فیلمنامهنویس انگلیسی، هفدهم ژوئن ۱۹۳۶ در نونتیون وارویک شایر این کشور به دنیا آمد. وی یک فیلمساز سیاسی با سبک «ناتورالیستی» و متأثر از «واقعگرایی اجتماعی» است. نشر طاق در سال ۱۴۰۲ برای آشنایی مخاطبی خود با این فیلمساز انگلیسی دو کتاب به نامهای «مصاحبه با کن لوچ» و «سینما به روایت کن لوچ» را منتشر کرد.
کتاب مصاحبه با کن لوچ را «ادوارد لوئی» نوشته و سینما به روایت کن لوچ تألیف خود اوست و نام «روحانگیز نجفی» بهعنوان مترجم روی هر دو کتاب به چشم میخورد. خواندن این دو کتاب نه چندان قطور ما را با دنیای فکری و آثار کن لوچ آشنا میسازد. مثلاً در صفحۀ ۴۳ روایت او از سینما میخوانیم: «
نظام استثمارگر سرمایه داری
دهه ۱۹۸۰ برای اکثریت مردم دوران بسیار سخت و دشواری بود. هر فیلمی که من در آن سالها میساختم مانع اکران آن میشدند یا اکران فیلم به تعویق میافتاد. دوران نخست وزیری مارگاریت تاچر بود. اوضاع از نظر سیاسی به سرعت در حال تغییر و تحول بود تا جایی که برای ساخت فیلمی که ممکن بود دو تا سه سال طول بکشد نامناسب به نظر میرسید. بنابراین به ساخت مستندهایی که میشد آنها را سریعتر انجام داد، روی آوردم. البته تلویزیونها خواستار این نوع فیلم ها نبودند. تنها راهی که در راستای تأثیرگذاری سیاسی داشتیم، ساخت و تولید فیلمهای مستند بود. ناگهان با ثبت رکورد تازهای از نرخ بیکاری مواجه شدیم. تمامی کارخانهها رو به تعطیل شدن گذاشتند، زیرا دولت دیگر به آنها یارانه اختصاص نمیداد و صنایع مجبور بودند بدون هیچگونه حمایت یا زیر ساختی از سوی دولت به کار خود ادامه دهند.
تاچر این کار را بسیار آگاهانه انجام داد، زیرا فکر میکرد برای کارآمد کردن صنعت، باید به قرن نوزدهم؛ یعنی نظام استثمارگر سرمایهداری بازگشت. این نظام بسیار سریع و در عرض هفتهها اتفاق افتاد. تضاد طبقاتی و بیعدالتی رو به رشدی موج میزد و رهبران اتحادیهها کاملاً خود را از این مبارزه کنار کشیدند. ساخت فیلمهای مستند تنها راه دفاع از خود به نظر میرسید اما کسی حاضر نبود آنها را پخش کند. در واقع، پخش مستند کاملاً غیر مجاز بود و حتی آنها را به خاطر منافع خود از من گرفتند. من دیگر این فیلمها را ندارم و نمیتوانستم آنها را جایی در معرض نمایش بگذارم. بهمدت سه سال وقفهای در انجام کارها پیش آمد! آنها نه تنها فیلمها را توقیف کردند بلکه مرا دستگیر و زندانی کردند تا بتوانم فیلمها را جمعآوری کنم. اینگونه نبود که یک روز سانسور شوم و روز بعد سر کار برگردم، نه باید یکسال آزگار با خودم کنار میآمدم. در طول این مدت به فعالیت دیگری مشغول نبودم و هیچگونه پیشرفتی نداشتم.»
در این کتاب کن لوچ توضیحات کاملی دربارۀ فیلمهایش میدهد که هم جذاب است و هم آموزنده.
قوش (Kes) یکی از آثار شاخص کن لوچ بهشمار میرود که در سال ۱۹۶۹ ساخته شد و او را به شهرت رساند. این فیلم که روایتگر ماجرای یاسآور نوجوانی نحیف با خانوادهای نابهنجار است، همزمان زندگی تیره و تار مردم نواحی صنعتی شمال انگلستان را به تصویر میکشد.
مصاحبه با کن لوچ هم نکات جالبی دارد که خواننده را با شرایط آن روزهای انگلستان آشنا میکند. این اثر در قطع پالتویی به چاپ رسیده و ۱۲۰ صفحهای است.