روایت شهدا از نگاه همسرانشان، عاشقانه و خاص است
به گزارش گروه ادبیات خبرگزاری آرتسیفر آیین رونمایی از ۳۴ عنوان کتاب صوتی مجموعه «نیمه پنهان ماه» که روایت شهدا از نگاه همسران آنها است با حضور سردار بایرامی رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس، کریم خوشمرام قائم مقام بنیاد فرهنگی روایت فتح، مهدی محمد خانی مدیر انتشارات «روایت فتح» ، خانوادههای معزز شهدا و همچنین تهیهکننده پروژه و گویندگان کتابها سهشنبه ۲۴ بهمن در مجموعه روایت فتح برگزار شد.
تهیهکنندگی و مدیریت این فرایند را خانم تینا میرکریمی بر عهده داشت و توانست طی مدت کوتاهی تبدیل متن این ۳۴ کتاب به کتابهای صوتی را به سرانجام رساند. درباره مراحل تولید این کتابها و زحماتی که خانم میرکریمی در مسیر رسیدن به این رونمایی کشیده است، گفتگویی را با ایشان صورت دادیم.
در ابتدای گفتگو تینا میرکریمی درباره دلایل ورودش به پروژه تبدیل کتابهای «نیمه پنهان ماه» به کتاب های صوتی این گونه توضیح داد: بنده ۱۵ سالی میشود که به عنوان گزارشگر و گوینده در رادیو ایران فعالیت میکنم و در کنار این کار از ده سال پیش وارد جریان کتاب صوتی شدم. ابتدا به عنوان گوینده کتابهای صوتی شروع به کار کردم اما چند سالی میشود که تهیهکنندگی این کتابها را هم انجام میدهم. در این راه من بعضی از کتابهای مستقل را تبدیل به کتاب صوتی کردهام و همچنین این کار را در مورد برخی از کتابهای مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس هم انجام دادهام. اما آنچه باعث شد که وارد این پروژه شوم: در اوایل دهه نود در بخش پژوهش فیلمهای مستند در بنیاد روایت فتح کار میکردم. در همین راستا جلد ده کتابهای نیمه پنهان ماه به بنده تحویل شد و قرار شد به مشهد سفر کنم و گفتگویی را با همسر شهید عبادیان خانم قدسیه بهرامی ضبط کنم و پژوهشی درباره یک فیلم مستند پیرامون زندگی این شهید را آغاز کنم. به مشهد رفتم و با خانم بهرامی دیدار کردم. این دیدار آنقدر شیرین بود که هیچ وقت از حافظه من پاک نشد. متاسفانه فیلم مستندی که قرار بود درباره شهید عبادیان تولید شود به دلیل تغییرات مدیریتی روایت فتح ساخته نشد و از طرفی ارتباط من با خانم بهرامی قطع شد. در نمایشگاه کتاب امسال مطلع شدم ایشان بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در سال ۱۴۰۰ از دنیا رفتهاند و این برای من غم بزرگی بود. آنجا بود که به فکر افتادم که کاری برای ایشان انجام دهم و همین شد که تقاضا کردم که همین جلد دهم نیمه پنهان ماه را به کتاب صوتی تبدیل کنم. اما تصمیم نشر روایت این بود که همه مجموعه ۳۴ کتاب به کتاب صوتی تبدیل شود. اینگونه قسمت شد که تهیهکنندگی این کار به بنده سپرده شود. از طرفی زمان محدودی در اختیار داشتیم. با توجه به حجم و فرایند معمول کار و تنوع گویندهها ، تبدیل این کتابها شش ماه زمان میخواست، اما ما طی مدت کمتر از سه ماه این پروژه را به سرانجام رساندیم و حتی در شب رونمایی هم مشغول کار بودیم.
میرکریمی درباره حضور گویندگان و تدابیری که در راه تولید این ۳۴ کتاب صوتی انجام گرفت به آرتسیفر گفت: ۲۱ گوینده در صوتی کردن این کتابها نقش داشتند و ما حدود ۲۰۰ ساعت ضبط صوتی داشتیم. علاوه بر این شش نفر هم تدوین کار را به عهده داشتند. البته حجم بیشتر تدوین را خود بنده انجام دادم. فرایند انتخاب گویندهها به این شکل بود که من کتابها را می خواندم و بر اساس لحن و حس هر کتاب گوینده مد نظر را انتخاب میکردم. در ابتدا دوست داشتم که این ۳۴ جلد کتاب را ۳۴ شخص متفاوت بخوانند، اما وقتی جلو رفتم دیدم تعداد معدودی از گویندگان این توانایی را دارند. تعدادی از همکاران رادیویی من مثل خانمها فیروزه آدابی، فاطمه حاتمی، خاطره ارج، سودابه آقاجانیان به کار پیوستند و صداهایشان را میشناختم. تعداد دیگری از گویندگان هم کسانی هستند که خاصه در زمینه کتاب صوتی فعالیت میکنند. البته خانم شیده معاونی از مجریان قدیمی، خانم زهرا سعیدی بازیگر، خانم آثاره هداوند بازیگر تئاتر هم چند کتاب را گویندگی کردند. بنده سعی کردم تنوعی از صداها در فرایند تبدیل این کتابها استفاده کنم تا شنوندهای که میخواهد از کتابها استفاده کند، با رنگ مختلفی از صداها کتب را گوش کند.
این گوینده رادیو، فضای حاکم بر مراحل مختلف این پروژه که مختص شهدا و خانوادههای آنها است را این گونه توصیف کرد: کتابهای نیمه پنهان ماه کتابهای بسیار متفاوتی هستند. همانطور که خانواده شهید صبوری در مراسم رونمایی عنوان کرد، این شهید عاشق بود و عاشقانه زندگی میکرد و دیگر شهدا هم این گونه بودند؛ بنابراین این مجموعه ۳۴ جلدی داستانهایی عاشقانه است. در واقع این مجموعه قهرمانان این سرزمین را در پشت صحنه جنگی که همواره دربارهاش شنیدهایم، از طریق همسرانشان روایت میکند. نحوه آشنایی شهدا با همسرانشان، سبک زندگی، فرزند داری آنها و جریان عادی زندگی مشترک که گاهی بسیار کوتاه بوده است، در این کتابها روایت میشود. حتی برخی همسران تنها یک تا سه ماه با همسر شهیدشان زندگی کردهاند. جالب است بدانید در این کتابها، جزئیات بسیاری از حیات شهدا روایت شده است و این باعث خوشحالی و در عین حال شگفتی است که این جزئیات در خاطر همسران شهدا باقی مانده است. متاسفانه تعدادی از همسران شهدا مثل خانم قدسیه بهرامی و خانم زهرا رنجبر همسر شهید رنجبر دیگر در بین ما نیستند. خواندن این کتابها برای بنده و همه گویندگان، حس خاصی را در پی داشت. باید عرض کنم فارغ از این کلیشههای معمول، این کتابها به دلیل جنس خاص قصه و روایت قهرمانان این سرزمین از زاویه خانوادهاشان، احساس معنوی خاصی برای گویندگان ایجاد کرده بود. ما سعی کردیم با صوت و کلاممان، آن احساسی که بر روی کاغذ وجود داشت به مخاطبانمان منتقل کنیم. اگر این جنس از کارها و با دل و جان انجام نشود، بر دل مخاطب هم نخواهد نشست.
تینا میرکریمی به در پاسخ به سوال آرتسیفر درباره کتاب صوتی و تفاوت آن با متن، عنوان کرد: خوانش کتاب صوتی کار بسیار پیچیدهای است و بر خلاف تصور رایج کار سادهای نیست. برای خود بنده ضبط و تولید هر کتاب صوتی تجربه و درس جدیدی است. مخصوصا آن نقطهای که گوینده حس بیشتری تزریق و یا بر کلمه و واژهای تاکید میکند. همچنین همواره به چگونگی ادای واژگان و کلمات دقت میکنم. خوانش کتاب صوتی یکی از شاخه های گویندگی است که با دیگر شاخهها مثل گویندگی رادیو و پادکست کاملا متفاوت است. کتاب صوتی این روزها طرفداران بسیاری دارد و تولید آن اجتنابناپذیر است. البته بسیاری از خوانندگان دوست دارند کتاب را دست بگیرند و خودشان حس لازم متن را درون خود تداعی کنند. اگر خوانش درستی از یک کتاب توسط یک گوینده خوب صورت بگیرد، بر فرایند حسی شنونده تاثیر بسزایی خواهد داشت. در این صورت شونده میتواند فراز و فرود یک متن را بشنود و حس کند و همراهی بیشتری با کتاب داشته باشد. البته تجربهای که من داشتهام نشان میدهد، نسل جوانتر و حتی کسانی که در کلان شهرها زندگی میکنند، از کتابهای صوتی بیشتر استفاده میکنند. وقتی در نمایشگاه کتاب حرف از کتاب صوتی به میان میآمد، ناشران شهرهای کوچک اذعان میکردند که در محل زندگی آنان ترافیک و شلوغی وجود ندارد و اقبال به خواندن کتاب بیشتر است تا شنیدن آن.
در پایان یک خاطره خدمتتان عرض کنم. در ابتدای کار در ذهنم میگذشت که آیا از پس کار بر میآیم یا خیر. اما وقتی خانم آقاجانیان در حال خوانش کتاب شهید همت بودند، اشک ریختم و از این شهید بزرگوار خواستم که مراحل و فرایند تولید این اثر به زودی و بدون مشکل طی شود. این نکته هم جالب است خدمتتان عرض کنم که گاهی کتابهای نیمه پنهان ماه را روی فرش میگذاشتم و به آنها نگاه میکردم و با خود میگفتم هر کدام از این کتابها روزی یک نفر است و از خدا خواستم که خودش گویندهها را به من برساند و همین شد که خیلی از گویندهها به شکل اتفاقی به من پیوستند، فرایند تولید کتابها با عنایت خود شهدا پیش رفت.