روایت ندا مرادی از نمایشگاه «واجهای شهر» در گالری اُ | خاطراتی از فضا
گروه تجسمی آرتسیفر: نمایشگاه آثار ندا مرادی با عنوان «واجهای شهر» در گالری اُ برپاست. مرادی در گفت و گو با آرتسیفر درباره شکلگیری این مجموعه گفت: آخرین نمایشگاه من در سال ۹۵ به کارهای کلاژ اختصاص داشت. موضوع کارهایم نیز همیشه برگشت به خودم و اطرافیانم است و همه انسانهایی که به صورت دور یا نزدیک میشناختم در کارهایم حضور داشتند. پس از آن دوست داشتم که فضاها و خاطراتی که از آدمها دارم را کار کنم اما این کار خیلی طول کشید.
مرادی ادامه داد: من در رشته مجسمه سازی تحصیل کردم و سالها طراحی میکردم اما در این مجموعه تکنیک خود را عوض کردم و به رنگ روغن بازگشتم. بعد از نمایشگاه سال ۹۵ حدود دو سال کار کردم و بعد که کارهایم را به دیگران نشان دادم همه میگفتند که استعداد اصلی من در نمایش فضا است و نباید اصرار داشته باشم که پرتره و فیگور را در آن وارد کنم. بنابراین همه کارهای قبلی را کنار گذاشتم و دوباره از صفر شروع به کار کردم. در مجموع پروسه این نمایشگاه حدود ۶ سال به طول انجامید.
مرادی افزود: در این آثار فضایی را به وجود آوردم که یک احساس یا خبر یک واقعه را القا میکند. مسیر من در طول این سالها عوض شده و کارها آنقدر متفاوت شده است که برای خودم نیز این تغییرات عجیب بود. قبلاً کارهایم کاملا فیگوراتیو بود اما حالا انسان کلا حذف شده و شاید حضور انسان به شکل دیگری دیده می شود. حذف فیگور ابتدا برایم خیلی سخت بود، هرچند حتی وقتی که فیگور میکشیدم، فضا و ساختمانهای اطراف آن بهتر دیده می شد. با این حال برایم سخت بود که فیگور را کنار بگذارم، اما بعد از مدتی این کار خیلی لذت بخش شد و فکر نمیکردم که یک کار تکراری انجام میدهم بلکه هر کدام از کارها برایم تازگی داشت.
او درباره اینکه برای کشیدن فضاها از چه چیزی الهام گرفته است گفت: از کودکی به فضا علاقه داشتم و از حدود ۱۵ سال پیش از فضاهای مختلف عکس می گرفتم. به خانه هر کسی که میرفتم یا در هر محیطی که برایم جالب به نظر میآمد عکاسی میکردم. تعدادی از کارهایم که حالت شخصی دارد برگرفته از این تصاویر است، اما تصاویری که عمومی تر هستند و فضای شهری و محیط بیرونی را نشان میدهند از تصاویر اینترنت و… استفاده کردم.
این هنرمند درباره نحوه انتقال حس از طریق فضا گفت: سعی کردم از نظر تکنیکی آن حس را ایجاد کنم. پس از نقاشی با رنگ روغن روی آن فیکساتور میزنم و بعد با سایر مواد در چند لایه روی آن کار میکنم. این لایه لایه شدن در نهایت باعث میشود کار کثیف شود. همیشه کارهایم در همین سبک بوده و قبلا که با اکولین طراحی می کردم یا در کارهای کلاژ نیز این لکهها را داشتم. انگار نمیتوانم هیچ چیز را صاف ببینم و در همه تصاویر این غم و لکههای تیره وجود دارد. در دورههای کاری مختلف، ایدهها و تکنیکهای من عوض شده اما لکهها باقی ماندند.
او با بیان اینکه در همه آثارش حضور انسان به نحوی احساس میشود گفت: تعدادی طبیعت بی جان دارم مثل ماسکی که از جایی آویزان شده است، یا لوازم داخل کیف که روی میز ریخته است و همه اینها نماد حضور انسان هستند. در فضای خانه چیدمان گلدانها نشان میدهد که یک انسان آنجا زندگی میکند، یا در خیایان وجود ماشینهایی که به یک سمت حرکت میکنند نشان دهنده حضور انسان در آنهاست.
مرادی ادامه داد: فضاهایی که ترسیم کردم فراتر از یک موقعیت جغرافیایی خاص هستند. من تصاویری از برج آزادی و المانهای دیگر شهر نیز کشیده بودم اما همه آنها را حذف کردم چون میخواستم این فضاها و ساختمان ها متعلق به هر جایی از دنیا باشد و اشاره به نقطه خاصی نکند. اما فضاهای داخلی بیشتر نشان دهنده فضای ایرانی است.
او درباره کوچک بودن ابعاد آثارش گفت: کارهای من همیشه کوچک بود و اصولاً دستورزی من در ظرافت است. حتی اگر یک تابلوی ۱۰۰ در ۷۰ کار میکردم درون آن پر از فیگورهای کوچک و جزئیات بود. علاوه بر این فضای کار زیادی ندارم و چون در گوشهای از خانه کار میکنم، کمبود فضا هم بر کوچک شدن کارهایم تاثیر داشته است.
مرادی ادامه داد: یک نکته در مورد کارهایم این است که هیچکدام قاب ندارند و همه آنها در جعبههای دست ساز قرار گرفتهاند. من مجسمهسازی خوانده ام و همه کارهایم به حجم برمیگردد، بنابراین بعضی از کارهایم شیب دارد و این یک بازی بصری است. بعضی هم روی کتاب نقاشی شده است. وقتی میخواستم شیبها را ایجاد کنم یا کتابها را قاب کنم، تنها راه این بود که خودم جعبهها و قاب ها را بسازم. پیش از این هم آثار قبلی من به شکل قوطیهایی بودند که روی آنها را رنگ کرده یا نقاشی کرده بودم و همه آنها را خودم میسازم.
نمایشگاه آثار ندا مرادی با عنوان «واجهای شهر» تا ۲۲ اسفند در گالری اُ به نشانی خیابان کریم خان زند، خیابان شاهین (خدری)، پلاک ۱۸ برپاست.