آهنگسازیآوازترانهموسیقی

شبی که مجید انتظامی ناخدای ارکستر ملی بود

گروه موسیقی آرتسیفر: پنجشنبه شانزدهم آذر، درهای تالار وحدت حدود ساعت ۲۱:۳۰ باز شدند. دقایقی در لابی میان همهمه مردم به انتظار ایستادیم. مردمی که منتظر کنسرت ارکستر ملی بودند و بی‌صبرانه چشم به راه بودند تا مجید انتظامی را پس از سال‌ها روی صحنه در حالی که ارکستر را رهبری می‌کند ببینند.

صدای آخرین تمرینات و شاید ساندچک پیش از کنسرت از سالن اصلی به گوش می‌رسید و ضربان قلب را بالا می‌برد.

دقایقی بعد زنگ سالن به صدا درآمد و درها باز شدند. خیلی زود صندلی‌ها پر شد. صندلی‌های تالار وحدت از طبقه همکف تا بالکن سوم همه پر شدند. همه حاضران منتظر بودند تا ارکستر روی صحنه بیایند. زوج جوانی روی صندلی‌های ردیف جلویی ما نشسته بودند. مرد به همسرش گفت: از لحظه به لحظه‌ش لذت ببر که ممکنه تا ده سال دیگه چنین فرصتی برامون پیش نیاد.

دختر جوانی که کنارمان نشسته بود سعی می‌کرد دوربین گوشی‌اش را چک کند، لنزش را تمیز کند، نورش را تنظیم کند و خلاصه آماده باشد که از لحظات ناب این کنسرت خاطره ثبت کند.

چراغ‌ها خاموش شد. اشتیاق توی دل‌ها ولوله به پا کرده بود و دل‌ها را متلاطم می‌کرد. اعضای ارکستر به ترتیب و گروه گروه در میان تشویق حضار روی صحنه آمدند و روی صندلی‌هایشان مستقر شدند. تشویق‌ها به صورت ممتد ادامه داشت. با جاگیر شدن گروه کر، کشتی ارکستر آماده حرکت شد و حالا نوبت ناخدا بود که بین تشویق‌های شدت گرفته مردم روی صحنه بیاید و چوب سکانش را در دست بگیرد. مجید انتظامی، غرق در تشویق حاضران، در جایگاه رهبری ارکستر قرار گرفت و به مردم ادای احترام کرد.

کمی بعد اولین سازها به صدا درآمدند و اجرای اولین قطعه آغاز شد. تعداد سازها و نوازنده‌های ارکستر ملی خیلی زیاد بود. از روی صندلی و در جایگاه تماشاگر هم می‌شد به خوبی فهمید که نواختن این قطعات و هماهنگ بودن با بقیه سازها کار راحتی نیست و سخت‌تر از آن رهبری و هماهنگ کردن این تعداد نوازنده است. کاری که استاد مجید انتظامی به هنرمندانه‌ترین شکل آن را انجام می‌داد.

 قطعات همه شورانگیز و خاطره‌انگیز بودند. پس از پایان هر قطعه همه حاضران یک صدا به تشویق ارکستر می‌پرداختند. با شروع قطعه زال و سیمرغ یا همان بچه‌های کوه آلپ جمعیت همان ابتدا شروع به تشویق کردند. تشویقی که نشان می‌داد این موسیقی نوستالژی چقدر در دل مردم جا باز کرده. موسیقی‌ای که به گوش هر ایرانی آشناست و نه فقط دهه شصتی‌ها بلکه همه را با خود همراه کرده است.

کنسرت مجید انتظامی

در قطعه دوئل که مربوط به فیلم سینمایی دوئل بود، نی‌انبان‌نواز ارکستر سنگ تمام گذاشت. هنگام اجرای قطعه نوستالژیک از کرخه تا راین نیز هنرمندی پشت میکروفون آمد تا هماهنگ با نوازنده‌ها سوت بزند و این قطعه به بهترین نحو اجرا شد؛ طوری که تمام سکانس‌های این فیلم از جلوی چشممان می‌گذشت. با شروع این قطعه خانمی که نزدیک ما بود با هیجان به دوستش گفت: این آهنگ رو می‌شناسی؟ اسمش نوک زبونمه. همون آهنگی که تو آسانسورها می‌ذارن! آها از کرخه تا راین. بعد هم در حالی که می‌خندیدند با تلفن همراهش دقایقی از اجرای این قطعه را فیلمبرداری کرد.

قطعه شگفت‌انگیز «حماسه خرمشهر» اما همان قطعه‌ای بود که بیش از همه انتظارش را می‌کشیدم. حماسی، کوبنده، روایتگر.  ترکیب جذاب و پرشوری از ویلون، کنترباس و سازهای بادی کلاسیک با دف و دمام و سنج. حماسه خرمشهر روایتگر است. قطعه‌ای است که آدم را می‌برد زیر سایه نخل‌های خرمشهر. قطعه‌ای که آدم را تا روز آزادسازی خرمشهر می‌دواند. هر ساز در این قطعه حرف می‌زند؛ از صبر و نجابت می‌گوید و از مقاومت و پیروزی.

قطعات یکی پس از دیگری اجرا می‌شوند. در پایان اجرای دوتا از قطعات، خانمی از بین جمعیت فریاد می‌زند: دوستتون داریم. همه‌تون عشقید. و با این فریاد دوباره جمعیت تشویق می‌کنند و انتظامی به نشانه ادب یک دستش را روی سینه و دست دیگر را به سوی مردم تکان می‌دهد و تعظیم می‌کند.

با پایان یافتن آخرین اجرا و تشویق‌های حضار، کشتی ارکستر ملی پهلو می‌گیرد و این شب رویایی به پایان می‌رسد. گروه ارکستر صحنه را و مردم صندلی‌ها را خالی می‌کنند. ساعت از ۱۱:۳۰ شب گذشته. با خودم فکر می‌کنم ای کاش می‌شد نواهای خوش امشب را با همین کیفیت اجرای زنده تا ابد در گوشمان زنده نگه داریم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا