نباید تمام فضای شعر کشور متاثر از جشنوارهها باشد
گروه ادبیات خبرگزاری آرتسیفر – محمود حبیبی کسبی ۱۷ خرداد ۱۳۶۰ در تهران متولد شد. او فعالیت ادبی خود را از ۱۸ سالگی آغاز کرد. وی دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی است و عضو هیئتعلمی مجلۀ تخصصی شعر، عضو هیئتتحریریه نشریات الفبا و نگاه پنجشنبه، کارشناس دفتر شعر حوزۀ هنری تهران و سردبیر سایت ادب فارسی است. حبیبی برگزیدۀ جشنوارههای مختلفی از جمله جشنواره بینالمللی شعر فجر بوده و داوری جشنوارههای مختلفی را بر عهده داشته است. او علاوه بر شعر کلاسیک، در حوزۀ ترانه و تصنیف نیز آثاری خلق کرده و شعر معروف «شاهپناهم بده» که توسط دولتمند خالف خواننده بنام تاجیکستانی اجرا شده اثر شناخته شده او است. «منشور»، «دساتیر» و «عدم» سه مجموعه شعری است که از وی منتشر شده. محمود حبیبی کسبی مهمان خبرگزاری آرتسیفر بود و با وی درباره اهمیت شعر، میزان پیشرفت این هنر پس از انقلاب اسلامی و چالش ها و فرصت های شعر اهل بیت (ع) گفتگو کردیم.
متن کامل گفتگوی محمود حبیبی کسبی با خبرگزاری آرتسیفر به این شرح است:
آقای حبیبی کسبی خدمت شما عرض سلام داریم. اگر اجازه دهید با یک سوال بسیار کلی شروع میکنیم؛ به نظر شما شعر امروز ایران متاثر از چه چالشها و فرصتهایی است؟
اولا باید بگویم که شعر در همه جای دنیا هنر مادر محسوب میشود و در ایران ما شعر به شکل ویژهتر مادر بقیه هنرها است. شما اگر بخواهید یک قطعه موسیقی بسازید، شعر یکی از عناصر اصلی ساخت آن قطعه است. حتی برای ساخت فیلم سینمایی هم نیاز است از عناصر ادبیات استفاده کنیم. به طور کلی شعر جایگاه ویژهای در بین هنرهای موجود در کشور ما دارد. شما میبینید یکی از مشهور ترین نقاشان معاصر ما سهراب سپهری بوده که شاعری توانا هم محسوب میشد؛ رد پا شعر در جای جای هنر ما یافت میشود. همچنین شعر در طی تاریخ ۱۲۰۰ سال گذشته سرزمین ما، علاوه بر این که یک هنر بوده، یک رسانه هم محسوب میشده است. در مقابل در جهان غرب شعر یک هنر لوکس و تزئینی است. در جهان غرب، خاصه در آمریکا، سینما و به شکل اخص هالیوود است که علاوه بر ارزش هنری، نقش رسانه را هم ایفا میکند. ما اگر بخواهیم بر روی دیگر کشورها نفوذ و استیلای فرهنگی داشته باشیم، ابزار دست ما اشعار حافظ، سعدی، خیام و فردوسی است. تاریخ شعر فارسی بسیار غنی است در عین حال در زمان خودمان هم وقتی حادثهای اتفاق میافتد، اولین گروهی که واکنش نشان میدهند و برای پاسخ به نیاز جامعه، تولیدات هنری و رسانهای انجام میدهند شعرا هستند. به عنوان مثال بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، شاعران قبل از ورود هنرهای دیگر، به اندازه یک کتاب شعر سرودند که بعضی از آن اشعار، سرودههای بسیار قدرتمندی بود. در کشور ما تنها کسی که عمق کاربرد استراتژیک شعر را به درستی دریافته و سعی میکند که دیگران را هم به این دریافت آگاه سازد، مقام معظم رهبری است. تنها گروهی که ایشان به طور خاص هر سال با آنها دیدار می کنند و گاهی این دیدار دو بار در سال تکرار میشود، شاعران هستند.
شعر در کشور ما پس از انقلاب اسلامی دورههای متفاوتی داشته است. اما شاید بتوان گفت شاعران صاحب سبک و تحولآفرین، در بین شعرای نسل سوم و چهارم کمتر شدهاند و آن قوت نسل اول شعرای بعد از انقلاب را ندارند. شما دلیل این اشکال را چه میدانید؟
در دهه ۶۰ شعر انقلاب به سمت سرودن از ارزشها و توصیف دفاعمقدس رفت. در دهه اما ۷۰ شعر انقلاب به دو بخش تقسیم شد. یک بخش به بیان مسائلی چون حسرت از شهید نشدن میپرداخت که این مسائل و امثال آن در سرودههای شاعرانی مثل علیرضا قزوه، احمد عزیزی و برخی دیگر متجلی بود. گروهی دیگر از شعرا مثل قیصر امین پور و سید حسن حسینی هم به دنبال بازخوانی بنیانهای عمیق انقلاب رفتند. دهه هشتاد دهه استیلای جشنوارهها بر فضای ادبی و شعر کشور بود. این دهه مصادف با زمانی شد که نسل سوم و چهارم شاعران انقلاب روی کار آمده بودند. سنی از نسل های اول و دوم گذشته بود و جایگاه استادی داشتند. در این وضعیت نسل سوم و چهارم شعرای انقلاب به شدت مشغول جشنوارهها شدند. بسیاری از شعرایی که ما الان میشناسیم حاصل این جشنوارهها هستند. اینجا باید عرض کنم که بد نیست سالی یکی دو جشنواره برگزار شود، اما این که جشنوارهها تمام فضای شعر کشور را در دست بگیرند و شعرا برای مطرح شدن، مجبور باشند از دل این جشنوارهها عبور کنند، ضربات بسیاری به شعر امروز زده است. یکی از این ضربات این بوده که همیشه تعداد محدودی داور در این جشنوارهها حضور داشتند و این اتفاق باعث شد که شرکتکنندگان، سلیقه داوران را به طور کامل دریابند و همگی سعی کنند یک جور شعر بنویسند. بنابراین ما با نسلی مواجه هستیم که الان از آّب و گل درآمده و حدود ۴۰ سال سن دارد، در عین حال اکثریت این نسل، تقریبا به یک شکل شعر میگویند. یه زمانی ما معترض بودیم که چرا فقط تعداد محدودی به عنوان داوران جشنوارهها انتخاب میشوند، اما الان خودمان به آن آفت دچار شدهایم و هر جا که جشنواره برگزار میشود، از ما برای داوری دعوت میکنند. الان هم شاعران شرکتکننده در جشنوارهها، سلیقه داوران را فهمیدهاند و بر اساس آن اشعار خود را به دبیرخانه جشنوارهها میفرستند. در حال حاضر در اکثر جشنوارهها، آثار تا حد زیادی به هم شبیه هستند. گاهی اوقات هزار اثر به جشنواره رسیده اما گویی یک اثر آمده است. زبان، نگاه و مدل مضمونیابی اشعار، همه به یک شکل بوده و این مسئله، آفت عجیب و غریبی است که دامنگیر شعر شده. ما از نسل اول انقلاب ده شاعر قوی و صاحب سبک مثل، علی معلم، حمید سبزواری، مشفق کاشانی و مهرداد اوستا میشناسیم. در نسل دوم هم شاعرانیمثل قیصر امین پور، سید حسن حسینی، سلمان هراتی، سهیل محمودی، علیرضا قزوه و عبدالجبار کاکایی شاخص و تحولآفرین بودند. اما در میان نسل کنونی، شاید تنها یک یا دو شاعر هستند که صاحب سبک بوده و می توانند تحولآفرین باشند. متاسفانه شاعران به یکسانی و یک شکلی رسیدهاند که باید دستی از غیب بیاید و برای شعرمان کاری کند.
به مسئله جشنوارهها اشاره کردید و بسیاری از اشکالات شعر امروز را متوجه این رویدادهای ادبی دانستید. فکر نمیکنید عوامل دیگری هم باعث عدم اعتلای بیشتر شعر در کشور ما شده باشد؟
شاید بتوان گفت عمده این مشکل متوجه جشنوارهها است. البته دلایل دیگری هم وجود دارد، مثل این که شاعران امروز مثل انسانهای امروز کم مطالعهاند و شاعری که مطالعه فلسفی، تاریخی، فقهی و فکری نداشته باشد، طبعا به شعر دیگران نگاه میکند و بر پایه آن شعر میسراید. در این حالت همه یک محتوای ثابت را با تعدادی کلمات محدود به قالب شعر در میآورند. بر مبنای رای و سلیقه داوران شعر گفتن، مشکل بسیار مهم دیگری هم ایجاد میکند و شاعر تحت تاثیر این اتفاق، خودش را از مخاطب عام بینیاز احساس میکند. این باعث میشود که مخاطب عمومی و نیمه متخصص شعر، از اینگونه هنری دور شود. الان تیراژهای کتاب از ۱۰ هزار به ۳۵۰ جلد رسیده است. البته شیوههای عرضه شعر عوض شده، به عنوان مثال از بسیاری از اشعار در قالب فضای مجازی، نماهنگها و مداحیها عرضه میشود. با این حال نباید تیراژ کتابها این قدر پایین باشد. به گمان من مشکلی اصلی جشنوارهها هستند که به واسطه این رویدادهای ادبی، شاعران فکر کردهاند که مخاطبشان همین افرادی محدودی هستند که با آنها روبرو میشوند. با خودشان فکر میکنند که قرار است، اثر خود را تنها برای داوران و یا برای دوستان خودشان بخوانند. شعر خوب شعر عامفهمِ خاصپسند است، اما ما از این دور شدیم و متاسفانه صرفا خاصفهم و خاصپسند شعر میگوییم.
اخیرا هجدهمین دوره جشنواره شعر فجر برگزار شد. این جشنواره را به نسبت دورههای گذشته این رویداد ادبی چگونه ارزیابی میکنید. آیا در دوره هجدهم قدمهای رو جلو برداشته شد؟
جشنوارههای مختلف مثل شعر و داستان انقلاب و شعر دفاعمقدس، موضوعات به خصوصی دارند اما جشنواره شعر فجر همه موضوعات را در بر میگیرد. آغاز جشنواره شعر فجر در دورههای اول بسیار خوب بود و افراد کاربلدی آن را برگزار میکردند. اما در چهار پنج سال اخیر هم انتخاب دبیران انتخابهای عجیبی بود هم شیوههای برگزاری بسیار آرام و بیسر و صدا بود. اما امسال به مدد آقای وزیر، انتخاب آقای قزوه به عنوان دبیر علمی جشنواره شعر فجر، انتخاب بسیار مناسبی بود. بنده به همراه برخی از دوستان به ایشان عرض کردیم که شما باید جشنواره را احیا کنید. زیرا به زعم بنده جشنواره شعر فجر با بی تدبیریهایی که طی چند سال اخیر رخ داده، یک جشنواره مرده است. پیشنهاد ما این بود که جشنواره را به رسانه بیاوریم و مخاطب را با شعر آشتی دهیم. از این رو قرار است برنامهای تلویزیونی با حضور تعداد زیادی از شاعران تولید شود و در ایام عید نوروز پخش شود. با این برنامه هم شاعران امروز به مردم معرفی می شوند و هم مردم با شعر امروز آشتی میکنند. با این فرصت میتوانیم راه غلطی که در دهه ۸۰ و ۹۰ رفتهایم را جبران کنیم.
به جز حدود بیست شاعر مطرح در کشور، باقی شعرا باید به ناشرین پول بدهند تا کتابشان چاپ شود. زیرا ناشر مطمئن است که کسی آن کتاب را نمی خرد. ناشر همه کتاب ها را به خود شاعر می دهد و شاعر می ماند و انبوهی کتاب. این شیوه بسیار غیر حرفه ای است.
آیا ما در کشور یک ساز و کار درست برای رشد و پرورش استعدادهای شعر داریم؟
در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ بخشی در آموزش و پرورش داشتیم که هر ساله اردوهای شاعران و نویسندگان جوان را برگزار میکرد که در آن اردوها، چند هزار دانشآموز شرکت میکردند و بسیاری از شعرایی که ما الان میشناسیم، کسانی هستند که از آن اردوهای دانش آموزی کشف و پرورش داده شدند. متاسفانه نگاه کنکور محور باعث شد که این برنامههای جانبی که در راه استعدادیابی گامهای مهمی بر میداشت، کم رنگ شود. البته جشنواره شعر و داستان دانشآموزی همچنان برگزار میشود که خود بنده داور بخش شعر این جشنواره بودم و آثار قوی، محدود بود. بیرون از آموزش و پرورش در فرهنگسراها، خانههای فرهنگ، حوزه هنری و شهرستانِ ادب هم محافلی جهت پرورش استعدادهای شعری برگزار میشود. شهرستان ادب اردوهای آفتابگردانها را برگزار میکند که در سراسر کشور کشف استعداد میکنند و بسیاری از شاعرانِ جوان طی شرکت در این محافل به جامعه ادبی معرفی شدند. میتوان گفت، فقدان اردوهای دانشآموزی با برگزاری اردوهای آفتابگردانها تا حدی جبران شد. اگر کسی استعداد و علاقه به شعر داشته باشد، تا حد خوبی در شهرها کانون شعری وجود دارد که آن فرد بتواند استعداد خود را پرورش دهد. خوشبختانه در این مسئله شاهد فقدان جدی نیستیم.
یکی از مهمترین شقوق شعر که پس از انقلاب اسلامی شکوفا شد، شعر اهل بیت(ع) بود. شعر اهل بیت پس از انقلاب به رشد محسوسی رسید. به طور کلی رشد این گونه از شعر را طی ۴۵ سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
شعر اهل بیت(ع) بعد از انقلاب بر یک گذشته بسیار پربار هزارساله سوار شد.در این هزار سال شاهکارهایی مثل ترکیب بند محتشم و گنجینه اشعار عمان سامانی خلق شده بود. بعد از انقلاب اما مثل دوره صفویه فرصتی جهت تبلیغ مجدد شعر اهل بیت (ع) به وجود آمد. ما پیش از صفویه هم شعر اهل بیت(ع) داشتیم اما تبلیغ نمیشد و آنگونه که شایسته است مورد توجه قرار نمیگرفت. اما با سیاست درست دستگاه صفویه شاعران شیعی مورد توجه بسیار قرار گرفتند. به همین دلیل است شما میبینید ترکیب بند محتشم در زمان حیات وی مورد توجه قرار میگیرد. نیم قرن بعد از انقلاب هم به همین ترتیب فرصتی است که در اختیار شعر انقلاب قرار گرفته. در دوره پهلوی عکس این اتفاق میافتاد؛ اگر شاعری شعر اهل بیتی داشت، فقط به جرم داشتن اعتقادات شیعی طرد میشد. طی پنجاه سال گذشته، شعر ولایی رشد کمی بسیاری داشته است و شاعران ما طی این پنجاه سال بیشتر از هزار سال گذشته شعر اهل بیت(ع) تولید کردهاند. علاوه بر این شعر ولایی پیش از انقلاب شعر کلینگر است و ما دستهبندی هایی مثل شعر علوی، شعر رضوی، شعر عاشورایی و امثالهم داریم. اما در زمان حاضر، شما کمتر شهیدی را از بین شهدای عاشورا پیدا میکنید که برای وی شعری سروده نشده باشد. حتی ما در اشعار شعرای پس از انقلاب به اندازه یک دیوان شعر برای شخصیتهای والای تاریخ مثل حضرت خدیجه (س)، حضرت ابوطالب (ع). حضرت نرجس خاتون(س) حضرت فاطمه بنت اسد(س) در دسترس داریم.
چه چالشها و نقاط مهمی هست که باید برای این که شعر اهل بیت(ع) تنزل پیدا نکند و به رشد خود ادامه دهد، به آنها توجه کنیم و سعی کنیم شعر اهل بیت(ع) را از آن چالشها دور نگه داریم؟
شعر امروز حتی شعر کلاسیک بعد از نیما یوشیج، تحت تاثیر پیشنهادهای او قرار گرفته است. یکی از پیشنهادهای نیما این بود که شاعر امروز باید نگاه جزءنگر داشته باشد. بنابراین شعر اهل بیت(ع) هم به فراخور این تحولات جزئینگر شد. نکته مهم این است که ما در شعر ولایی درباره ساحتهایی صحبت میکنیم که اساسا موقع شعر گفتن درباره آنها، اجازه نزدیک شدن به برخی از جزئیات را نداریم. به واسطه این جزئیات گاهی شعرهایی را میبینیم که شان ممدوح آن طور که باید و شاید رعایت نشده است. متاسفانه در این باره گوشی شنوا نیست. ترویج شعر اهل بیت(ع) به جای این که در اختیار شاعران و ادیبان بزرگ باشد، در اختیار هیئات مذهبی است. شعر و شاعری که هیئات مذهبی آن را تبلیغ بکنند، مورد توجه مردم قرار میگیرد. این در حالی است که معیارهای توجه به شعر در فضای هیئت که مخاطب عام دارد، اصلا معیارهای کامل و جامعی نیست. البته که یکی از معیارهای اصلی شعر ولایی خوب این است که شعر گفته شده مناسب ارائه در هیئت هم باشد. علاوه بر این ارزشهای ادبی، مکتبی و دینی هم باید در یک شعر وجود داشته باشد. بعضی از مادحین و ستایشگران اهل بیت شعر سادهای را برای ارائه انتخاب میکنند که زحمت زیادی برای خواندن آن نداشته باشند. از این رو به سراغ شعرهای ساده و بعضا سطح پایین میروند که این مسئله موجب تضعیف و تنزیل شعر اهل بیت(ع) میشود. شایان ذکر است خود هیئات فرصت طلایی و تاریخی برای شعر و شاعر است، مشروط به این که شعری که در هیئت خوانده میشود بر اساس اصول انتخاب شود نه این که صرفا، شعری ارائه شود که مخاطب عام را به هیجان آورد. باید به مخاطب خوراک فکری، مکتبی و آیینی داده شود. به طور خلاصه میتوان گفت، شعر اهل بیت(ع) در روزگار ما به لحاظ کمی پیشزفت بسیاری داشته اما از نظر کیفیت با چالشهایی دست و پنجه نرم میکند. شاعران گذشته ما در شعر ولایی، بسیار به آیات قرآن و روایات حضرت معصومین(ع) پایبند بودهاند. اما شعر امروز ما زبان حال محور شده است. به طور کلی شعر اهل بیت در زمان ما حرکتی کلی و برایندی رو به جلو دارد. در روزگار ما شعر خوب برای حضرات آل الله بسیار گفته شده است و به موضوعاتی که در طول تاریخ به آن ها پرداخته نشده، در این پنجاه سال به کرات به آن ها پرداخته شده است. اما کاستیهایی جدی هم روجود دارد که میتواند به پرتگاههای شعر اهل بیت(ع) تبدیل شود.
گفتگو: محمد حسین خدایی