گروه هنرهای تجسمی«آرتیسفر»: غروب جمعه ۲۴ آذر گالری سهراب یک افتتاحیه شلوغ دیگر را پشت سر گذاشت؛ این بار آثار گروهی از نقاشان نوگرا در دو سالن متفاوت این گالری روی دیوار رفت. این گالری عموماً سالی یک یا دو بار نمایشگاههایی از آثار نفیس استادان هنر برگزار میکند که به اذعان مدیر این مجموعه، میتواند به چرخه ارتباطی گالری با جامعه مخاطب کمک شایانی کند. عنوان این نمایشگاه گروهی، «ایستاده در یاد» است؛ با آثار ۱۶ هنرمند نوگرا از جمله محمد احصایی، احمد اسفندیاری، پروانه اعتمادی، آیدین آغداشلو، ناصر اویسی، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، محمدعلی ترقی جاه، رضا درخشانی، حسینعلی ذابحی، مسعود عربشاهی، پرویز کلانتری، رضا مافی، منوچهر معتبر، منوچهر نیازی و منوچهر یکتایی.
نمایشگاه، هم دربردارنده آثار نقاشیخط است و هم آثار نقاشی و برخی از این آثار برای نخستین بار به نمایش گذاشته شدهاند. در روز افتتاحیه، هنرمندانی چون مرتضی اسدی، کوروش قاضی مراد، فیروزه بختیاری، شیرین پیله وری، آناهیتا ابوترابی، علی سلطانی، یزدان سعدی و …. در بین خیل بازدیدکنندگان به چشم میخورند.
مرتضی اسدی نقاش و استاد دانشگاه درباره این رویداد هنری گفت: در این نمایشگاه ما شاهد مجموعهای هستیم که آقای ترکمن از مجموعه شخصی خودشان به نمایش گذاشتهاند. تصور میکنم بیش از این که برای خریداران و مجموعه داران جذاب باشد – که هست – مناسب دانشجویان و هنرجویان رشته نقاشی است؛ چرا که میتوانند از این کارها بازدید و مشق تازهای را آغاز کنند و ببینند پیشینیان چه گونه رفتاری در هنر داشتهاند. شاید برخی از این آثار را در موزهها هم نتوان پیدا کرد. بسیاری از این آثار وقتی وارد مجموعهای میشود، چه بسا سالها در آن مجموعه بماند تا دوباره در قالب نمایشگاهی به تماشا در آید؛ ولی الان این نمایشگاه فرصت خوبی است برای همه نقاشان و تمامی خوشنویسان، هنرجویان و دانشجیان رشته هنر و گرافیک. حتی به نظر من اگر شرایطی باشد که بر روی کارها نقد و بررسی صورت گیرد، بسیار کارساز خواهد بود. من چنین رویدادهایی را مثبت میبینم، اگر چه راجع به تک تک کارها میتوان صحبت کرد.
اسدی در ادامه به وجه دیگر این نمایشگاه اشاره کرد: من این مجموعه را یک نوع موزه کوچک می دانم. شخصاً خودم خیلی از این کارها را ندیده بودم، با این که همگی این نقاشان را از قدیم میشناسم. همین که این نمایشگاه به یک موزه کوچک تبدیل شده، جای تقدیر دارد و میتوان بعدها در مجموعهای که چاپ میشود، راجع به این کارها نقد ساختاری نوشت. کسانی که واقعاً عهده دار امر نقد و پژوهش هستند میتوانند نقدهایی بنویسند و چه بسا حتی همین نقدها، بر بالا رفتن ارزش این کارها تأثیر بگذارد؛ نه این که نقدی باشد که بخواهد به فلان نقاش زنده یا درگذشته آسیب برساند؛ چون بالاخره اینها جزو نقاشان پیشگام هنر نوگرای ایران هستند. باید رسانهها درباب این قبیل رویدادها بیشتر اطلاع رسانی کنند که بازدید کنندگان، فقط شامل گالری گردان نباشند و هنرجویان و دانشجویان هم این آثار را ببینند واز وجه آموزشی این قبیل نمایشگاهها بهره ببرند.
اما شاهین ترکمن، مدیر گالری سهراب و کیوریتور این نمایشگاه است. او با بیان این که برپایی نمایشگاه آثار نفیس سالی یک یا دوبار و از ابتدا در چرخه فعالیت گالری سهراب قرار داشته است؛ وجوه زیبا شناختی، آموزشی و حتی اجتماعیِ چنین نمایشگاههایی را از وجه اقتصادی آنها مهمتر دانست و افزود: یک وجه برپایی این نمایشگاه، رسیدن به معنای نهفته در شعار گالری میتواند باشد که برگرفته از قطعه شعری از سهراب سپهری است (بگذاریم که احساس هوایی بخورد). از سویی ما در مقام یک گالری، باید کاری کنیم که هنر نفیس، خط ارتباطی خود را با جامعه حفظ کند و این فارغ از آثار معاصری است که در نمایشگاههایمان نمایش میدهیم. بر این منوال بر این باوریم که باید دیدن آثار نفیس را ساده کنیم و آنها را به همگان و علاقه مندان نشان بدهیم و این از ابتدا در برنامهمان قرار داشته است. یعنی یک جوری هم خط ارتباطی برقرار باشد هم خط مقایسهای؛ چون هر کدام از هنرمندان جوانی که با ما کار میکنند، مسیری را آگاهانه یا ناخودآگاه در یکی از همین خطوط بزرگان هنر طی میکنند و خواه ناخواه در یکی از این چرخهها قرار دارند.
ترکمن آثار این نمایشگاه را واجد ویژگیهای زیباشناختی و هنری متعددی دانست. برای مثال به دو اثر رضا درخشانی، یکی در سالن پایین و دیگری در سالن بالا، اشاره کرد و گفت: پالت رنگی اثری که از مجموعه “شکارگاه” در سالن پایین قرار دارد، پالت خاصی است. درخشانی از این مجموعه سه، چهار دوره کار کرده و آثار دورههای اول، دارای چندین لایه است؛ چیزی در حدود هفت تا هشت لایه در هر اثر وجود دارد. البته اخیراً دیگر از این آثارِ چند لایه کار نمیکند و آثار جدید را تختتر کرده است. تابلوی مجموعه شکارگاه از آن چند لایههای پر کار است و همان طور که گفتم، پالت آن هم بی نظیر است.
او همچنین به دو اثر صادق تبریزی در این نمایشگاه اشاره کرد؛ یکی جزو مجموعه سوارهای این هنرمند و دیگری از ریتم خطهای او و هر دو در سالن پایین نمایشگاه جا خوش کردهاند: تابلوی اسب سوار این نمایشگاه، بزرگترین سوار تبریزی است. نمونههای دیگری هم دارد؛ ولی بزرگترینشان همین اثر است. البته در مجموعه عُشاق تابلوی دو متری هم موجود است. این سوار تبریزی ۱۸۰ در ۱۳۵ سانتی متر و جذابیت اش در این است که به دورهای تعلق دارد که تبریزی در لندن بوده و این اثر را آنجا برای ارائه در نمایشگاهی کشیده است. تابلوی دوم، ریتم خط است و تنها ریتم خط به رنگ آبی با لایههای زیرین و از این منظر، خاص.
کیوریتور نمایشگاه درباره یکی دیگر از تابلوهای این نمایشگاه نیز توضیحات جالبی داد: تابلوی فرامرز پیلارام در سالن پایین، اتصالات نامانوس دارد! چیزهایی را که به یکدیگر اتصال نمیشود نوشته و به هم متصل کرده است. در این تابلو، یک کار در زیرِ اثر رویی است و این اثر در حقیقت، دو امضا دارد. هم اثر زیرین امضا دارد و هم رویی و همین، آن را خاص و منحصر به فرد میکند.
ترکمن البته تمامی تابلوهای این نمایشگاه را گلچین شده و کمیاب دانست؛ از جمله نقاشیخط قدیمی محمد احصایی که سرتیفیکیت هنرمند را نیز دارد؛ تابلوهای منوچهر یکتایی در سالن بالا که هر دو مربوط به دهه ۷۰ میلادی هستند، تابلوی ناصر اویسی در سالن پایین که کمیاب و یکی از با کیفیتترین آثار این هنرمند است و …..
سخنی نمانده، به جز رفتن به گالری سهراب و ایستادن در آستانه نمایشگاه «ایستاده در یاد» و تماشای آثار ۱۶ نقاش نوگرا. گالری سهراب هم در خیابان سمیه، بین مفتح و رامسر، شماره ۱۴۲ واقع است.