وقتی «آرایش غلیظ» همایون شجریان به چشم آمد/ یک موسیقی دیوانه!
به گزارش هنر آنلاین کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
در هشتاد و هشتمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ پایانی فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» به کارگردانی حمید نعمت الله، آهنگسازی سهراب پورناظری و خوانندگی همایون شجریان رفتیم که بی گمان یکی از مهمترین، متفاوتترین، شنیدنیترین و حتی دشوارترین ملودیهای در حوزه آهنگسازی و خوانندگی آثاری از این دست بر پایه موسیقی ایرانی است که گروه سازنده آن تلاش کردند به واسطه نبوغ ذاتی آهنگساز خوش قریحه و نابغهای چون سهراب پورناظری و توانمندیهای کم نظیر همایون شجریان در خوانندگی، ملودی را پیش روی مخاطبان قرار دهند که همچنان از آن به عنوان یکی متفاوتترین ملودیهای مرتبط با موسیقی تیتراژهای سینما یاد میکنند.
موسیقی که بر پایه علاقهمندی های سهراب پورناظری به ترکیببندیها و تجربههای متفاوت و غیرمتعارف در موسیقی ایرانی که راه او را از پدر هنرمندش به سمت و سوی یک استقلال فکری محتوایی هدایت کرده، توانست تبدیل به یکی شنیدنیترین موسیقی تیتراژهای سینمای ایران در یک دهه اخیر نماید. شرایطی که از پس دانش و آگاهی سهرابِ جوان با اتکا به پیشینه فرهنگی و هنری که در محضر کیخسرو پورناظری فراگرفته موسیقی را به مخاطب ارائه داد، که اگرچه با مخالفان بسیاری هم رو به رو شد، اما به قطع یقین تجربهای متفاوت و شنیدنی از دو هنرمندی است که با استفاده از تجربیات گرانبهایی که در کنار پدرشان از موسیقی ایرانی فرا گرفتهاند، میتواند همچنان به عنوان یک تک آهنگ شنیدنی مورد استفاده قرار گیرد. ملودی که یقیناً هم آهنگسازی، هم تنظیم، هم خوانندگی و هم ارکستراسیون تنظیم شده برای آن دربرگیرنده پیچیدگیهای بود که هرکسی نمیتواند به این راحتیها از عهده اجرای آن برآید.
فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» به نویسندگی مشترک حمید نعمت الله و هادی مقدم دوست و کارگردانی حمید نعمت الله سال ۱۳۹۲ تولید شد و در جشنواره سی و دوم فیلم فجر توانست جایزه ویژه هیات داوران را از آن خود کند. این فیلم همچنین در بخشهای بهترین بازیگری مرد، بهترین موسیقی، بهترین تدوین و سایر رشتهها نیز کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شد و توانست در آن سالها تبدیلی به یکی از کارهای متفاوت سینمای ایران به مخاطبان معرفی شود.
حامد بهداد، طناز طباطبایی، حبیب رضایی، علی عمرانی، جمال اجلالی، هومن برق نورد، امیر بدری نیز بازیگران اصلی فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» را تشکیل میدادند.
داستان این فیلم متفاوتِ حمید نعمت الله هم روایتگر بخشی از زندگی جوانی است که بار قاچاق ترقه و فشفشههای چهارشنبه سوری یکی از دوستانش را بالا میکشد. او تلاش میکند از طریق دختری که دوستش دارد این محمولهها را به فروش برساند.
در وَرای روایتی که هادی مقدم دوست و حمید نعمتالله در یک قاب بسیار متفاوتتر از آنچه سینمای ایران تجربه کرد و توانست در برخی از بخشهای فنی و ساختاری سینما مبدع ایجاد جریاناتی در مسیر رو به پیشرفت سینمای ایران باشد، این موسیقی متن و تیتراژ فیلم «آرایش غلیظ» بود که هم راستای با تفاوتهای محتوایی و ساختاری اش، در حوزه موسیقی نیز دست به ساختارشکنیهایی زد که اگرچه در مقاطعی برای زوج هنری پورناظری و شجریان دردسرساز و حاشیه آفرین هم شد، اما هرچه بود ریسک قدرتمندی برای ورود به جریانی بود که این سالها به آن «موسیقی تلفیقی» میگوییم. موسیقی که این بار متکی به روش خوانش و آهنگسازی محمدرضا شجریان و کیخسرو پورناظری بود و تلاش کرد تا جلوهای جدید از آنچه به عنوان نوگرایی و تجربه میگوییم در موسیقی ایرانی با تلفیق سازهای غربی پدیدار شود.
این متفاوت بودن پس از اولین پخش موسیقی تیتراژ پایانی فیلم آرایش غلیظ مثل یک بمب صدا کرد و از همان روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر بود که در سریعترین شکل ممکن میان مخاطبان دست به دست شد و از همایون شجریان و سهراب پورناظری در آن دوران هنرمندانی معرفی کرد که جسورانه دست به خلق اثری زدند که میدانستند با مخالفان متعصبی روبهرو خواهند شد، اما با این حال ملودی را پیش روی شنوندگان و بینندگان فیلم قرار دادند که در نوع خود مسیر تازه ای را برای تجربه گرایی در موسیقی ایران باز کرد.
ماجرای جذاب موسیقی متن و تیتراژ فیلم «آرایش غلیظ» سهراب پورناظری و همایون شجریان ادامه داشت، تا اینکه این دو هنرمند تصمیم گرفتند در ادامه استمرار این همکاریهای مشترک که قبل و بعد از پروژه آرایش غلیظ منجر به تولید آثار درخشان و مخاطب پسند دیگری شد، موسیقی متن فیلم را هم در قالب یک آلبوم موسیقایی منتشر کنند. آلبومی که مردم نیز از آن استقبال کردند و آن را تبدیل به یکی از پرفروشترین پروژههای موسیقایی آن سالهای فرآیند تولید و عرضه محصولات موسیقایی نمودند.
همایون شجریان در نشست خبری آلبوم که اوایل شهریور ماه سال ۱۳۹۳ با حضور صدرالدین حسینخانی تهیهکننده آلبوم و سهراب پورناظری آهنگساز برگزار شد، درباره تفاوتهای تجربه حضور در پروژه اذعان کرد: آلبوم «آرایش غلیظ» تغییر در سبک خوانندگی من نبوده چراکه خوانندگان بسیاری هستند که میتوانند سایر سبکها مثل پاپ، راک و غیره را قطعاً بهتر از من بخوانند از همین رو این آلبوم تنها یک تجربه ویژه برای من بوده است. […] سهراب پورناظری در گذشته تجربه همکاری با حمید نعمت الله در سریال «وضعیت سفید» و فیلم سینمایی «بی پولی» را داشته است. آشنایی و اعتماد سهراب و شناخت نسبی که خودم از نعمت الله داشتم باعث شد که آواز تیتراژ پایانی «آرایش غلیظ» را بخوانم و خوشبختانه از آنجا که این فیلم سینمایی اثری متفاوت در کارنامه کاری حمید نعمت الله است، موسیقیای که برای آن ساخته شده نیز متفاوت و دارای ویژگیهای خاص است.
وی افزود: همه صحبتهای من با سهراب این بود که اگر قرار است دست به تجربه تازه ای بزنیم این تجربه هم از لحاظ ساختار و هم از جهت ترکیب سازبندی و شعر باید متفاوت باشد. به این معنا که یک طرف موسیقی این فیلم که روی صحنههای مختلف جای گرفته بی کلام است. اما دغدغه اصلی من تیتراژ فیلم بود که با آواز همراه است. ذات فیلم «آرایش غلیظ» اثری پر انرژی است و موسیقیای که برای این فیلم ساخته میشد باید از انرژی بالایی نیز برخوردار میبود. در واقع در عین حال که من و سهراب پورناظری باید مشخصههای کار خود را حفظ میکردیم، به ویژگی ذاتی این فیلم که همان انرژی داشتن است، توجه میداشتیم. در نتیجه بعد از بررسیهای بسیار به این جمع بندی رسیدیم که از شعر مولانا استفاده کنیم.
این خواننده موسیقی ایرانی یادآور شد: یکی از نکات اصلی موسیقی این آلبوم جذابیت قطعات بی کلام و قطعه با کلام «آرایش غلیظ» بود. در واقع از ابتدا این جذابیت را درست مانند جذابیت ذاتی سینما در نظر داشتیم و سعی کردم المانهایی از تحریر موسیقی سنتی را استفاده کنم که به این جذابیت بیافزاید. در نتیجه در ترکیب سازبندی سازها صرفاً سنتی نبودند بلکه بنا بر تشخیص سهراب پورناظری باید به سراغ سازهای غربی هم میرفتیم، سازهایی که فضای مدرن تری از موسیقی را به ما بدهند. در نتیجه به سراغ سازهای الکترونیک رفتیم.
سهراب پورناظری از هنرمندان جوان، جسور و خلاق موسیقی ایرانی که اگرچه در این سالها فعلاً فعالیت مشترکی با همایون شجریان ندارد، اما بی تردید نقش موثری در توسعه محبوبیت هنرمندان ممتازی چون همایون دارد، در همین نشست خبری بود که درباره فضاسازی موجود موسیقی فیلم «آرایش غلیظ» گفت: بر اساس اتفاقهایی که برای داستان در فیلم «آرایش غلیظ» روی داد، فضای موسیقی را پیش میبردیم. بنابراین همانطور که همایون گفت موسیقی این آلبوم از انرژی بالایی برخوردار است و اینگونه موسیقی طبیعتاً از جمله کارهای ما نیست. اما خروجی و نتیجهای که به دست داد برای من و همایون تجربه ارزشمندی بود. چراکه شنونده هم تنها با موسیقی آوانگارد مواجه نیست بلکه یکی از پرقدرتترین آوازها در ۲ قطعه در پرده شوشتر و همایون میشنود. همچنین باقی قطعات صرفاً در جهت فضاسازی فیلم است و به هیچ وجه بار ملودرام اثر به دوش موسیقی نیست.
شجریان نیز در تأیید صحبتهای پورناظری گفت: به عنوان یک خواننده موسیقی سنتی، آلبوم «آرایش غلیظ» را صرفاً به عنوان یک تجربه دوست دارم البته در این آلبوم یک آواز را که آهنگسازی آن بر عهده سهراب بوده با آهنگ بداههای که بر اساس شعر مولانا خواندم، اضافه کردیم.
خواننده آلبوم موسیقی «نه فرشتهام نه شیطان» درباره تلاش برای متفاوت شدن آواز آلبوم «آرایش غلیظ» با آلبوم قبلی تأکید کرد: سعی کردم از خط آواز و تکنیک بالای آوازی بیشتر استفاده کنم. در واقع همه تلاشم این بود که مخاطب نگوید اگر همایون از آلبوم حذف میشد هیچ اتفاقی نمیافتاد. ضمن اینکه دلیل استفاده از آواز با حجم بالا خاصیت وجودی خود فیلم بود.
شجریان در پاسخ به این سؤال که رگههایی از موسیقی راک و موسیقی ایرانی با صدای همایون شجریان در این اثر شنیده میشود، گفت: برای شخص من تصنیفی که ساخته شد جذاب بود و آنچه از موسیقی با هر پور عنوانی در آلبوم شنیده میشود تنها ایده و پیشنهاد آهنگساز بود. بنابراین به این معنا نیست که موسیقی راک مورد استفاده قرار گرفته بلکه به تشخیص آهنگساز این موسیقی باید با استفاده از سازهای الکترونیک ساخته میشد. بارها و بارها با سهراب تمرین کردیم تا به آنچه در آلبوم میشنوید، رسیدیم.
پورناظری هم در تأیید صحبتهای شجریان تصریح کرد: متأسفانه در جامعه ما التهاب در برابر تجربههای نو به اندازهای است که اجازه ورود و حضور اثر به سختی داده میشود و مخالفت و موافقتهای بسیاری با یک اثر هنری وجود دارد. همینطور که در آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» موج موافقتها و مخالفتها بسیار بود بنابراین هم من و هم همایون شجریان خودمان را برای مخالفتهای احتمالی آماده کردهایم. اما در نهایت مخالفتها مهم نیستند بلکه آنچه مهم است مخاطب موسیقی ایران است. هم من و هم همایون بسیار خوشحال میشویم که موسیقی این آلبوم را شنونده دوست داشته باشد گرچه آهنگسازی این آلبوم آسان نبود.
وی ادامه داد: حجم بالای صدای همایون شجریان در تیتراژ پایانی این آلبوم شنیدنی است و خوشبختانه همایون به بهترین شکل ممکن از پس آن برآمده است. ضمن اینکه این آلبوم برای غیر ایرانیها هم جالب بود بنابراین من به هیچ عنوان هیچ ادعایی ندارم و صرفاً تجربه کردم. البته نسل ما نسل تجربه گرا است و همیشه دیوار بلند مخالفتها، بایدها و نبایدها برایمان وجود داشته و ما خود را آماده کردیم تا از این دیوار بگذریم. به هر حال دیوانه گی در روایت داستان فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» وجود دارد که طبیعتاً این دیوانگی و شوریدگی باید در موسیقی نیز اتفاق میافتاد به این ترتیب که ابتدا با یک سه تار شروع کردیم اما در ادامه متوجه شدم برای تصویر کردن این دیوانگی باید سازهای دیگری نیز اضافه شود. گیتار، درامز و سازهای الکترونیک به مجموعه کار اضافه شد. بعد که آهنگ را ساختم به همایون گفتم کامل شده آهنگ را بشنود، ابتدا سکوت کرد و بعد خواند. به همین دلیل معتقدم همایون در این آلبوم یک آواز شجریانی به تمام معنا خوانده است و به هیچ عنوان در کلام از موسیقی ایرانی فاصله نگرفتهایم و اصلاً اینگونه نیست که فکر کنیم از موسیقی راک بهره بردهایم.
شجریان در ادامه تأکید کرد: هنر یعنی اینکه هنرمند بتواند زیبایی را در آن خلق کند. به هر حال هیچ تجربهای عاری از خطا نیست درست مثل دیکته نانوشته که غلط ندارد. بنابراین اگر موفق شدیم باعث خوشحالی و سربلندی ما است و اگر موفق نشدیم صرفاً یک تجربه است. بنابراین هنرمند نباید بترسد بلکه باید پیش رفت و تجربه کرد.
پورناظری هم در ادامه این سخنان، افزود: همایون شجریان به جایگاه بالایی در موسیقی ایران دست پیدا کرده است و من هم در بضاعت خودم از ظرفیتهای موسیقی ایرانی در آهنگسازی به خوبی استفاده کردهام. بنابراین نه من و نه همایون نیازی به معروفیت نداریم که به خاطر آن دست به تجربههای عجیب و غریب بزنیم چون هم مخاطبهای خود و هم امنیت شغلی را داریم. اما بپذیریم که در مقابل تهاجم فرهنگی ای که در طول سالهای گذشته به ایران و فرهنگ این سرزمین وارد شده، تجربههایی از این دست لازم و ضروری است.
به هر ترتیب موسیقی تیتراژ پایانی فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» حتماً از ماندگارترین موسیقی تیتراژهایی که تاکنون آن را تجربه کردهایم. یک موسیقی که باید متفاوت بودن آن را پذیرفت و اذعان داشت که قطعاً حافظه شنیداری مخاطبان آثار فرهنگی هنری کشورمان اثری ثبت شده است.
منبع: مهر