باورهای نادرست درباره نمایشنامه خارجی | انتشار ۳۵ متن تالیفی دغدغهمند و دراماتیک | مرور مجموعه «دراما» و «مینیداستانیسم»
گروه فرهنگ و ادبیات آرتسیفر: مجموعه نمایشنامههای «دراما» در ۶ دفتر و مجموعه داستانهای کوتاه و آلترناتیو «مینیداستانیسم» در ۳ دفتر از سوی انتشارات ناظرزاده کرمانی منتشر شده است. از مجموعه «دراما»، دفتر اول شامل نمایشنامههای «سقوط آزاد» خلیل اسماعیلی، «شکلات تلخ» امید وکیلینژاد، «گلونی» مهری شادمان، «مرغ دریایی» مسلم آئینی و «نوروفیبروما» از رضوان کرباسی است. دفتر دوم حاوی نمایشنامههای «آنکه گفت آری آنکه گفت نه» و «باداباد» از خلیل اسماعیلی، «روایت خندهناک روبهخان و آقا بالاکش» رضوان کرباسی، «مسافران» امید وکیلینژاد و «نیمه تاریک وجود» مسلم آئینی میشود. دفتر سوم، نمایشنامههای «به همین سادگی» خلیل اسماعیلی، «پنجره گاهی میتواند شعر باشد فقط گاهی» پریسا عباسزاده، «تماس» مسلم آئینی، «روژین» اسرین ملکمحمد، «مهاجران» امید وکیلینژاد و «هیاهوی بسیار برای هیچ» رضوان کرباسی است. دفتر چهارم نیز نمایشنامههای «ساس» خلیل اسماعیلی، «سمفونی سوختن ستارهها» مسلم آئینی، «طالع شوم» امید وکیلینژاد، «قارچهای سمی» رضوان کرباسی، «هاپولی» اسرین ملکمحمد و «همت بلند جنابعالی» از تارا ارژنگی را در بر میگیرد. دفتر پنجم هم شامل نمایشنامههای «آلزایمر» خلیل اسماعیلی، «بشقاب پرنده» مسلم آئینی، «دیلان» اسرین ملکمحمد، «روزی روزگاری» مهشید سلیمانی، «زندگی و دیگر هیچ» مهسا بیغش و «لایفاستایل» رضوان کرباسی است. در نهایت دفتر ۶ «دراما» از نمایشنامههای «صدای پای آب» خلیل اسماعیلی، «عکس سوخته» جواد تولمی، «لالایی با نت لا» پریسا عباسزاده، «ندای درون» مهشید سلیمانی، «وضعیت قرمز» امید وکیلینژاد، «هامون» مسلم آئینی و «هنبوری» رحیم رشیدیتبار تشکیل شده است.
با توجه به بازار کتاب و اقبال بیشتر مخاطب به سمت نمایشنامههای خارجی با خلیل اسماعیلی دبیر و ویراستار این دو مجموعه نمایشی و ادبی تالیفی، گفتوگویی داشتیم.
آقای اسماعیلی با نشر مجموعه «دراما» چه اهدافی دنبال میشود و نگاه شما به این دفاتر چگونه است؟
تلاش کردهایم با نگاهی منتقد اما منصفانه و رویکردی آسیبشناسانه به برخی چالشها و معضلات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی پیرامون، در هیات و بستر داستانهایی جذاب، دراماتیک و تا حد ممکن بدیع، دغدغههایمان را با مخاطب به اشتراک بگذاریم و در واقع با آنها به مشورت و هماندیشی بنشینیم؛ چون باور داریم که جامعه یعنی مردم، و بیشک مشکلات هر جامعهای باید از درون و بهدست مردمان همان جامعه آنهم بهطور ریشهای و اساسی حل و فصل شود. که قاعدتا این مهم لازمهاش تامل و تفکر در امور است؛ و هنر و ادبیات بهخوبی بستر آن را فراهم میکند. سعی داشتیم از این مجال استفاده کرده و در این مهم سهمی داشته باشیم.
چه مولفههایی را در دفاتر «دراما» مدنظر داشتید؟
این دفاتر در مجموع شامل ۳۵ نمایشنامه از نمایشنامهنویسان مختلف است و تلاش کردهایم آثاری دغدغهمند و البته دراماتیک و جذاب را به نگارش درآوریم که از قابلیتهای نمایشی و اجرایی بالایی برخوردار باشند؛ یعنی نمایشنامههایی متنوع و نسبتا کوتاه، با پرسوناژهایی محدود که بهراحتی و با کمترین هزینههای ممکن، قابلیت اجرا در سالنهای مختلف را داشته باشند. چون متاسفانه بودجه فعالیتهای فرهنگی در کشور بسیار ناچیز است و عجیب اینکه همین هم بهدرستی هزینه نمیشود. تازه این شرایط برای تئاتر بدتر هم میشود. به همین خاطر گروههای تئاتری بهویژه گروههای دانشجویی با مشکلات زیادی مواجه هستند که عمده آن ناشی از همین عدم حمایتهای مالی مناسب است.
از انتشار این مجموعه استقبال شده است؟
خدا را شکر در مجموع بازخوردهای بسیار خوب و مثبتی گرفتهایم و همین هم باعث شد علیرغم انبوه مشکلاتی که بر سر راه بود، دوام بیاوریم و سخت و آرام اما پیوسته پیش بیاییم. ناگفته نماند که پیش از این، مجموعه «نمایشنامههای نو» را در پنج دفتر، با همین رویکرد در انتشارات نودا منتشر کرده بودیم و تجربیات آن خیلی به کارمان آمد.
به نظر شما، چرا تمایل زیادی برای اجرا بردن نمایشنامههای خارجی بین گروههای مختلف نمایشی دیده میشود؟
بله متاسفانه، سالهاست که تمایل عجیبی برای به اجرا بردن نمایشنامههای خارجی در میان گروههای تئاتری حرفهای و دانشجویی و حتی تجربی مشاهده میشود؛ تا جایی که بارها دیدهایم مثلا یک نمایشنامه خارجی آن هم از نوع درجه چندم که تناسب چندانی هم با مناسبات و دغدغههای فرهنگی، هنری و اجتماعی ما ندارد، در طول سال یا حتی بهطور همزمان، توسط گروههای مختلف یک شهر اجرا میشود! فکر میکنم بخشی از این تمایلات بهسبب باورهای نادرستی است که در این سالهای اخیر در ایران شکل گرفته؛ مثلا میگویند متون خارجی دراماتیکتر، اندیشهورزتر و در نهایت ارزشمندتر هستند. آیا بهراستی همه آثار خارجی اینگونهاند؟! و آیا همه متون و بهطور مشخص نمایشنامههای ایرانی نسبت به نمونههای خارجی ضعیفترند؟! طبیعتا این مسئله جای تامل و بحث و گفتوگوهای جدی و کارشناسی دارد، که امیدوارم در جای خودش محقق شود.
آقای اسماعیلی درباره چاپ و نشر مجموعه داستانهای کوتاه و آلترناتیو «مینیداستانیسم» نیز بگویید؟
در این مجموعه تاکنون ۳ دفتر منتشر شده که مجموعا شامل ۱۰۲ داستان کوتاه و خیلی کوتاه عموما آلترناتیو است، نوشتههای از خودم، زهرا نوری، اسرین ملکمحمد، امید وکیلینژاد، مهشید سلیمانی، رضوان کرباسی، مسلم آئینی، پریسا عباسزاده، مهسا بیغش، محسن عظیمی و نگین صادقیپور. سعی کردهایم با نگاه و رویکردی آسیبشناسانه به برخی موضوعات و دغدغههای روز اجتماعی و فرهنگی پیرامون، داستانهایی کوتاه و حتی بسیار کوتاه که بهاصطلاح به داستانهای مینیمال و فلشفیکشن و میکروفیکشن معروفاند را در قالبی حتی متفاوتتر به نگارش درآوریم؛ در واقع میخواستیم ضمن احترام به اصول و قواعد کلاسیک داستاننویسی، در این راه دست به تجربههای جدیدتری بزنیم و صرفا کپی دست چندمی از آثار بزرگان این حوزه نباشیم؛ البته که هنوز ابتدای راه هستیم و تا سرمنزل مقصود، بسیار مانده است.
گروه نویسندگان این دو مجموعه نمایشی و ادبی چگونه انتخاب شدهاند؟
بیشتر نویسندگان این مجموعه دفاتر، دانشآموختههای تئاتر، سینما و ادبیات نمایشی هستند و سالهاست که مشغول به فعالیت در این حوزهها؛ طبیعتا به همین واسطه تا حدی مشرف به برخی ایرادها و کموکاستیها و بیمهریها هستیم و مثل هر هنرمند، یا بهتر است بگویم هنرجو و هنرآموز دغدغهمندی، ما هم دوست داشتیم در جهت بهبودی امور قدمی برداریم. این شد که با همفکری هم، این گروه شکل گرفت و بهتدریج بزرگتر و گستردهتر شد و نهایتا به شرایط و موقعیت فعلی رسید. همانطور که پیشتر اشاره شده ابتدا مجموعه «نمایشنامههای نو» را در ۵ دفتر کار کردیم و مجموعه بازخوردها و نقدهای مثبت و منفی دوستان، همکاران، اساتید و مخاطبان، درنهایت ما را مصمم کرد که این راه سخت و پر فراز و نشیب را ادامه دهیم، اما با گامهایی دقیقتر، اصولیتر و استوارتر.
نکته پایانی؟
امیدواریم نسبت به اهداف و برنامههایی که برای خودمان مشخص کردهایم، موفق بوده باشیم. در این راستا، دوستان، همراهان، اساتید فن و مخاطبان هم ما را یاری کنند تا بهکمک هم به سرمنزل مقصود برسیم. بهقول معروف، خدایا چنان کن سرانجام کار/ تو خشنود باشی و ما رستگار.