تئاترسينما و تئاترسینماصدا و سیمانمايش خانگی

قامت انسانیِ یک فرمانده بر ویرانه‌های بَم

نگاه فیلم به شهید احمد کاظمی، نگاهی جدا از یک فرمانده و شهید است؛ نگاهی جدا از کاظمیِ خرمشهرها؛ احمد کاظمی در این فیلم شاید نماینده تمام مردانی باشد که مرد میدان و عمل هستند و تنها به حرف اکتفا نمی‌کنند.

گروه سینمای “آرتیسفر” : “احمد” سومین تجربه فیلم‌سازی بلند امیرعباس ربیعی است که در جشنواره فیلم فجر حضور دارد و می‌توان گفت تجربه متفاوتی برای ربیعی به حساب می‌آید؛ از این حیث که دیگر فیلم در دهه ۶۰ و فضای سیاسی و امنیتی نمی‌گذارد. این بار سوژه ربیعی، قهرمانی است که در ساعت اولیه زلزله بم در آن‌جا حضور داشته است. زلزله بم که تراژیک‌ترین حادثه سی سال اخیر در کشورمان است، در دل خود قصه‌های ناگفته زیادی را جای داده است؛ هر خانه و خانواده‌ای که ویران شده است می‌تواند قصه‌گویی از آن حادثه باشد.

 

بعد از فیلم‌های ” مینای شهر خاموش” و” بیدار شو آرزو” ، این بار “احمد” نگاه متفاوتی به این حادثه داشته است و محوریت قصه، حضور شهید احمد کاظمی است که در ساعات اولیه بدون هیچ دستوری، خود را به باند فرودگاه شهر بم می‌رساند؛ جایی که مملو از جمعیت آسیب دیده است که اگر زودتر به بیمارستان نرسند، از دست می‌روند و در این میان تمام راه‌های زمینی مسدود است و به ناچار تنها باید از طریق هوایی به شهرهای دیگر منتقل شوند و در این زمینه محدودیت‌هایی وجود دارد.

310896_369

تصاویر فیلم “احمد” از این صحنه اگر آخرالزمانی هم نباشد اما حقیقی است. به تصویر کشیدن مردم آواره و زخمی و نیمه‌جان، که یک شبه همه چیز خود را از دست داده‌اند، دکتری که فرزند زیر آوار دارد اما در آن‌جا به رسالتش عمل می‌کند حتی اگر نخ بخیه ندارد، فرمانده‌ای که به علم اعتقاد دارد اما می‌بیند در آن بحران دو دوتا چهارتا جواب نمی‌دهد، اختلاف نظرهایی که در میان نیروها وجود دارد، کودکانی که در یک تصویر قیامت‌گونه به دنبال آغوش گرم مادر می‌گردند، لالایی‌های سوزناک مادران به زبان کرمانی و همه چیزهایی که در “احمد” می‌بینیم اصلا کار راحتی نیست. اصلا اساسا”احمد” فیلم راحتی نیست؛ چه در بعد فنی و کارگردانی و چه بعد احساسی که سراسر درد است و حتی شخصیت قهرمانی که برای فیلم انتخاب کرده است. از این جهت این فیلم برای ربیعی قطعا قدمی رو به جلو است.

نگاه فیلم به شهید احمد کاظمی، نگاهی جدا از یک فرمانده و شهید است؛ نگاهی جدا از کاظمیِ خرمشهرها؛ احمد کاظمی در این فیلم شاید نماینده تمام مردانی باشد که مرد میدان و عمل هستند و تنها به حرف اکتفا نمی‌کنند؛ او نمونه فرمانده‌ای حقیقی است که مانند تمام آدم‌ها گاهی کم می‌آورد، دچار عواطف و احساسات می‌شود و حتی گریه می‌کند و مستاصل می‌ماند و فریاد می‌زند اما دست از عمل نمی‌کشد و برایش هم مهم نیست که دیگران درباره او چه می‌گویند و یا چه دستوری می‌دهند. قرار نیست ما در این فیلم با پرتره‌نگاری طرف باشیم؛ ما با فرمانده‌ای روبرو هستیم که در برهه‌ای بحرانی حضور دارد و ما تنها ۲۴ ساعت آن را در قالبی دو ساعته می‌بینیم؛ ما با قهرمانی روبرو هستیم که به دور از تکلف و تعارف است. در واقع ما با ابعاد انسانی از یک فرمانده و شهید روبرو هستیم. با این وجود گاه صحنه‌هایی در این فیلم وجود دارد که استیصالِ فرمانده به انفعال بدل می‌شود.

62857490

اگرچه تینو صالحی تلاش کرده است تا به درستی این قهرمان حقیقی را اجرا کند اما این که چقدر موفق بوده به شخصیت شهید کاظمی نزدیک شود، محل بحث است. شاید نکته‌ای که هم در رابطه با شهید کاظمی و هم درمورد چهره شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار سلامی در فیلم وجود دارد، گریم نه چندان نزدیک این شخصیت‌ها است.

 

فیلمنامه اثر هم تقریبا یک دست است و اگر خرده داستانی را وارد قصه اصلی می‌کند آن را رها نمی‌کند و پی‌اش را می‌گیرد.

اما نکته‌ای که در فیلمنامه “احمد” وجود دارد این است که نوک پیکان حمله در رابطه با بی‌مسئولیتی و عدم مدیریت بحران را به سمت دولت وقت می‌گیرد و در واقع ادعا می‌کند که در ساعات اولیه نه دولت و نه ارتش و نه هیچ نیروی دیگری برای کمک حضور نداشتند و فقط سپاه بوده است که با هواپیماهایش و نیروهایش این بار را یک تنه به دوش کشیده‌اند و حتی دولت مانع‌تراشی هم می‌کرد. این که چقدر این مسئله صحت دارد و بر مبنی مستندات است محل بحث است اما این همه انتقاد یک جانبه به دولت و سایر ارگان‌ها و نشان دادن انفعال دولت برای بالا بردن سپاه و شهید احمدکاظمی شاید منصفانه نباشد؛ احمد کاظمی و نیروهایش برای بالا رفتن احتیاجی به این زدن‌ها ندارند و عمل بی‌ریا و دلسوزانه‌شان به تنهایی می‌تواند آن‌ها را اثبات کند و کاش با این کار، نگاه سیاسی را به یک فیلم انسانی و اجتماعی وارد نمی‌کرد.

Ahmad-Poster (2)

فارغ از این فیلم “احمد” انتقادات درست و به جایی را هم از زبان مردم بیان می‌کند؛ مثل دیالوگ خانم دکتر صدر که گفت ” شما همیشه به جنازه مردم می‌رسید” و یا این نکته که اگر آن زمان که مردم گفتند خانه‌هایشان از گل و خشت است و نیاز به بازسازی دارند کاری کرده بودید، اکنون این همه آسیب وجود نداشت. در واقع این دیالوگ‌ها بیانگر این است که علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد و مدیریت بحران و دودوتا چهارتا‌ها برای زمانی قبل از به وجود آمدن بحران است. اگرچه تضاد مدیریت بر مبنای علم و مدیریت جهادی ممکن است تنه‌ای به علم‌ستیزی بزند و مخاطب را دچار اشتباه کند.

“احمد” فیلم خوبی است که در صحنه‌هایی هیجانش نفس را در دل مخاطب حبس می‌کند و در صحنه‌هایی هم مخاطب از بازسازی تصویر مردم در آن روز تلخ اشک می‌ریزد و جگرش می‌سوزد و همین یعنی با یک درام واقعی روبرو هستیم اما قطعا برای معرفی شخصیت شهید کاظمیِ خرمشهر و جنگ مناسب و کافی نیست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا