تقویت هویت ملی به پشتوانه فرهنگ اقوام
آرتسیفر: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی بخشنامهای اعلام کرده که استفاده از گویشها و اصلاحات محلی در نامگذریها بلامانع است. در بخشی از این بخشنامه خطاب به معاونان، روسا و مدیران کل ستادی و استانی این وزارتخانه آمده است «در اجرای مادۀ ۶ آیین نامۀ اجرایی قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه، مصوب سال ۱۳۷۸ هیئت محترم وزیران و اصلاحات بعدی در سال ۱۳۹۴مطابق نص صریح آیین نامۀ یادشده، ،استفاده از نامهای رایج در گویش های محلی و قومی در مناطق مورد سکونت اقوام در نامگذاری خدمات، محصولات، مؤسسه ها و اماکن مانعی ندارد.»
بر اساس این بخشنامه معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی موظف است دستورالعمل صدور مجوز تبلیغات و نام گذاری اسامی محصولات، خدمات، مؤسسه ها، اماکن و سر در فروشگاه ها، واحدهای صنفی و مؤسسات تجاری مربوط از جمله مناطق مرتبط با اقوام و گویش های محلی را با رعایت مفاد این بخشنامه تهیه و پس از تصویب در کمیتۀ مرکزی سازمان های تبلیغاتی کشور به اجرا گذارده و گزارش آن را هر سه ماه یکبار ارائه نماید.
در این باره ذکر چند نکته ضروری است. اولا در همین بخشنامه به مصوبه سال ۱۳۷۸ استناد شده که ممنوعیت به کارگیری اسامی بیگانه در آن ذکر شده که اقدام و مصوبه بسیار درستی است؛ چرا که حفاظت و حمایت از زبان ملی به عنوان یکی از ارکان هویت ملی ایران ضروری است. بررسی همه نظریهها پیرامون هویت چه در عالم تئوریک و چه آنجایی که در مورد ایران و شکلگیری هویت تاریخی و هویت ملی ایران صحبت میشود، زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان مهم و انکار ناپذیر این هویت است بنابراین خدشه به زبان فارسی و آسیب دیدن آن میتواند ضربه جدی به هویت ملی و تاریخی و انقطاع نسل جدید از میراث گذشته خود باشد.
نکته دوم این است که برخی در سالهای گذشته میخواستند اصطلاحات و گویشهای محلی را هم جز لغات بیگانه به حساب بیاورند که اقدام بسیار اشتباه و خطرناکی بود؛ چراکه اولا گویشها و خرده فرهنگ های بومی در ایران جزئی از هویت ملی هستند نه بیگانه از آن و در ثانی ایجاد دو گانگی بین هویت ملی و هویتهای بومی و خرده هویتها در راستای ایجاد شکاف و نقار در جامعه است و قومیت گرایان وابسته به بیگانه عمدتا دنبال این مسئله هستند که بخشنامه اخیر وزارت فرهنگ اقدامی موثر در خلع سلاح کردن این افراد معدود است و از سوی دیگر پاسداشت عناصر هویت بومی است که بخشی از حافظه جمعی ایران و هویت تاریخی آنها است.
اما در این میان نکته دیگری هم وجود دارد که محل تامل است. استفاده از گویشهای رایج در همه نقاط ایران نه تنها ممنوعیتی ندارد بلکه در راستای تقویت هویت ملی است و اقدام پسندیدهای است اما در اینجا یک کلمه وجود دارد که نباید در حاشیه قرار گیرد و آن کلمه «رایج» است. برخی مواقع مشاهده میشود که اصلاحاتی که در ایران رایج نیستند مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال ترکی آذربایجانی یکی از عناصر هویت ملی ایران است و به قدری در ایران مورد توجه قرار گرفته که سالروز فوت شهریار شاعر شهیر آذربایجانی به عنوان روز ملی شعر و ادب پارسی نامگذاری شده است اما برخی با استفاده تعابیری که در ترکی آذربایجانی وجود ندارد و در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار می گیرد، به زبان ترکی آذربایجانی و زبان فارسی آسیب میزنند. این امر مصداق هم هجوم لغات بیگانه است و در مناطق دیگر کشور هم همین امر رایج است.
یعنی در خوزستان لغات عربی که در آن منطقه رایج است قابل استفاده است نه مثلا لغات عربی که در اردن رایج است. در این زمینه باید مراقبتهای لازم صورت گیرد تا آسیبی به هویت اقوام ایرانی وارد نشود