سدهای بزرگ برای ورود جوانان به سینما
«فیلمنامه ساده و خوب علاوه بر صرفهجویی در زمان تولید میتواند باعث موفقیت در تولید آثار ویدیویی شود.»
«غنی بودن فیلمنامهها به لحاظ ادبی موفقیت و ماندگاری آثار نمایشی را تضمین میکند.»
«نیروهای متبحر در فیلم نامه نویسی به اندازه کافی وجود ندارد.»
شاید هر یک از این جملات را بارها و بارها درمورد فیلمنامههای آثار تلویزیونی و سینمایی شنیده ایم که این نشان میدهد بدون شک، فیلمنامه قوی نقش مهمی در آثار تصویری ایفا میکنند و به نوعی، نبض تپنده آنها به شمار میآید؛ به طوری که ضعف و قوت آن میتواند ضمانت خوبی در موفقیت کار باشد.
از اینرو، گفت و گویی با مهدیه سادات شاهمرادی، نویسنده، کارگردان، مدرس تئاتر و سینما و عضو رسمی خانه تئاتر انجام داده ایم که در ادامه میخوانید.
در خصوص شرایط فعلی فیلمنامه ها در ایران توضیح دهید. آیا فیلمنامه های قابل قبولی داریم؟
در سالهای اخير، به دلیل افزایش دانشگاه های غیر دولتی و علمی کاربردی، تعداد فارغ التحصیلان رشته ادبیات نمایشی و فیلمنامه نویسی بسیار بیشتر شده و به تبع آن، میزان تولید فیلم نامه هم افزایش پیدا کرده است و همچنین به دلیل دسترسی آزاد جوانان به فیلم های روز دنیا، تنوع در سبک و نگاه فیلمنامه نویسان هم افزایش یافته است. بنابراین، در یک کلام می توان گفت که به لحاظ کمّی در تولید فیلمنامه پیشرفت کرده ایم اما در این سالها، از لحاظ کیفی، فیلمنامه های فاخر و موفق زیادی تولید نشده که دلایل آن متعدد است.
آیا ما با محدودیت ایده، طرح و فیلمنامه روبرو هستیم که تا این حد، برخی از فیلمنامه ها ضعیف هستند و به سمت کلیشه پیش می روند؟
دلایل متعددی وجود دارد که باعث می شود با وجود این همه فارغ التحصیل و علاقمندان تازه نفس، شاهد اکران فیلم هایی باشیم که گاه فیلمنامه های بسیار ضعیفی دارند.
یکی از اصلی ترین مسائل، مافیای پیچیده در حوزه فیلمنامه و سینماست. جوانان تازه نفس و با استعداد خیلی سخت می توانند وارد حلقه بسته گروه های سینمایی شوند. گاه اتفاق می افتد که فرد صاحب نامی، یک طرح را از فردی گرفته است و به نام خود تصویب می کند و سپس، نوشتن فیلمنامه براساس آن طرح را به شاگردانش می سپارد و در نهایت، فیلمنامه را به نام خود ثبت می کند و قرارداد می بندد.در برخی موارد هم واسطه هایی هستند که سود کلانی از واسطه گری فیلمنامه می برند و در این میان، رقم بسیار کمتری به نویسنده اصلی می رسد.
مورد دیگری که باعث ضعف فیلم ها در حوزه فیلمنامه می شود، مسائل مالی است. خیلی اوقات، کارگردان یا تهیه کننده تصمیم می گیرد برای صرفه جویی در بودجه و برخی دلایل دیگر، فیلمنامه را خوش بنویسد و یا از دستیاران و اطرافیانش کمک بگیرد که چندان نتیجه مطلوبی حاصل نمی شود. مورد دیگر، ضعف در آموزش است. با فرض این که جوانی شانس بیاورد و بتواند از سدّ مافیای سینما عبور کند و سفارش فیلمنامه ای بگیرد، در میانه راه باز می ماند، به ویژه آن که قرار باشد سریالی را بنویسد و درواقع، مشکل این جاست که با وجود تعدد دانشگاه های هنری و افزایش سطح کمّی فارغ التحصیلان،کیفیت کارها بالا نیست. اگر در گذشته دانشجویان از چند مرحله کنکور سراسری، اعم از تستی و عملی و تخصصی برای ورود به رشته های هنری عبور می کردند، اکنون بدون هیچ سنجشی پا به این عرصه می گذارند و بسیاری از این افراد، زمینه و استعداد هنری و ادبی چندانی ندارند و همتی هم برای بالا بردن توان و دانش و تجربه های بصری و نوشتاری از خود نشان نمی دهند. درحالی که یک فیلمنامه نویس باید سوار بر ادبیات، هنر، جامعه شناسی و روان شناسی بوده و در کنار همه این توانمندی ها از همت کم نظیری برخوردار باشد تا بتواند اثر ارزشمندی را متولد کند و بدنبال آن، حقوق کم دانشگاه ها و نبود ثبات و امنیت شغلی برای اساتید باعث شده تا اهل فن کمتر تمایلی به تدریس مستمر داشته باشند؛ به طوری که بخشی از اساتید، تدریس را رها کرده و یا کلاس هایشان را کم کرده اند و آن ها که مانده اند هم کمتر فرصت می کنند تا در کلاس های پر جمعیت ، همه پروژه های دانشجویان را مطالعه و رفع اشکال کنند.
عمده دلایل ضعف اغلب فیلمنامه ها در ایران چه مواردی هستند؟
به جز موارد ذکر شده، موضوع دیگری هم وجود دارد که باعث می شود تأثیر گذاری فیلمنامه در کشور کمتر شود و آن، اصل مهم مشارکت در فیلمنامه نویسی است. مثلاً گاهی در سریال ها می بینیم که شروع فیلم نامه خوب و هنرمندانه است. امّا در نیمه های سریال افول می کند و باعث ریزش مخاطب می شود و گاهی هم با پایان بسیار گُنگ و غیر حرفه ای در برخی از سریال ها و فیلم ها مواجه می شویم.
مسأله اینجاست که هنوز برخی از فیلمنامه نویسان گمان می کنند که نوشتن، امری فردی است. درحالی که سینمای موفق جهان به سمت کار تیمی رفته است؛ به طوری که شما در فیلم ها و سریال های موفق جهان، اسم یک فیلمنامه نویس را در تیتر نمی بینید بلکه چندین نفر و یا حتی چندین تیم، مسئول نوشتن فیلمنامه می شوند. زیرا یکی متخصص نوشتن طرح است و دیگری تخصصش نوشتن خرده روایت هاست. یکی می تواند به زیبایی، دیالوگ خلق کند و دیگری توصیفات جذابی را به کار اضافه می کند و شخصی دیگر تخصصش ایجاد موقعیت های بکر و ایجاد گِره و تعلیق است. این افراد به فراخور وسعت و دقت کار، تیمی را تشکیل می دهند و توانایی های همدیگر را کامل می کنند تا اثری منحصر به فرد و دیدنی خلق شود.
به نظر شما، تا چه اندازه فیلمنامه نویسان در کشور مهجور واقع شده اند؟
سینما، هنر نمایشی است و ذات آن دیده شدن است. بنابراین، به صورت ناخودآگاه مردم جذب فردی می شوند که می بینند و آن فرد کسی نیست جز بازیگر. از سوی دیگر، عوام، مالک فیلم را کارگردان می دانند. پس بدیهی است که بسیاری از آن ها فقط کارگردان و بازیگران را بشناسند و سایر عوامل فیلم از جمله نویسنده،در سایه قرار بگیرند. زیرا تبلیغاتی هم که با موازات ساخت و پخش فیلم صورت می گیرد حول محور کارگردان و بازیگران نقش اول و مکمل می گردد و کمتر پیش می آید که رسانه ها با نویسنده فیلمنامه مصاحبه کنند و یا روی پِرسنال برندینگ آن ها کار کنند و اگرچه این موضوع در سایر کشورها هم دیده می شود. امّا در ایران پُر رنگ تر است چرا که در این جا، نویسندگی اصلاً شغل محسوب نمی شود. این مسأله در رادیو، تلویزیون و تئاتر هم گریبان گیر نویسندگانی است که نه امنیت شغلی و نه رابطه استخدامی با مجموعه شان و نه حقوق مشخص و در شأن دانش و زحمت شان دارند. البته چندین سال است که بیمه ای با عنوان نویسندگان در سازمان تأمین اجتماعی گذاشته شده است تا کمی، خیال نویسندگان و از جمله فیلمنامه نویسان از بابت بازنشستگی و فوت با حداقل حقوق، راحت شود. امّا هنوز راه درازی در پیش است که نویسندگی در این کشور، به معنای واقعی شغل و حرفه محسوب شود.
نظر شما درمورد فروش فیلمنامه ها در فضای مجازی و حقیقی چیست؟
این که نویسندگان چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی، کارهای خودشان را بفروشند اتفاق بدی نیست و اتفاقاً این موضوع نشان می دهد که فیلمنامه نویسی، علاوه بر این که یک هنر است، یک شغل هم محسوب می شود و باید بتواند هزینه های زندگی نویسنده را تأمین کند و نکته مهمی که وجود دارد، این است که اگر نویسنده و هنرمند بتواند از قلم و هنر خود ارتزاق کند، دیگر نیازی ندارد که در جاهای دیگری مشغول به کار شود و هنر و قلمش شغل دوم یا چندمش باشد که بدنبال آن، فضای مجازی و تنوع در تولید محصولات نمایشی باعث شده تا سطح عرضه و تقاضا و همچنین، شتاب تولید بالاتر برود که این شتاب و عرضه بیشتر، با آن که
می تواند زمینه تولید کارهای ضعیف و متوسط زیادتری شود ولی از سوی دیگر می تواند به نویسندگان، فرصت آزمون و خطای بیشتری دهد تا هم رفته رفته، کارهای قوی تری تولید کنند و هم در میدان عمل، بازخورد مخاطب واقعی را ببینند و نواقص نوشتاری شان را در کارهای بعدی رفع کنند.
در حال حاضر، دوره های فیلمنامه نویسی را چطور ارزیابی می کنید؟ آیا افراد حتماً باید به صورت آکادمیک، اصول فیلمنامه نویسی را فرا بگیرند تا به تخصص کافی در این حوزه دست پیدا کنند؟
تکنیک ها و اصول فیلمنامه نویسی چندان زیاد و پیچیده نیست و علاقمندان بعد از خواندن چندین کتاب مرجع یا شرکت در کلاس های آموزشی دانشگاهی یا آموزشگاه های آزاد می توانند این اصول را فرا بگیرند. امّا ریزه کاری های این هنر متنوع و گسترده است چراکه در فیلمنامه نویسی چند اصل وجود دارد. یکی ذوق و قریحه و استعداد ذاتی است که اکتسابی نیست ولی نیاز به پرورش و شکوفایی دارد و قطعاً در دوره آموزش است که شناسایی و شکوفا می شود و در صورت استمرار پرورش می یابد.
دیگری تلاش و پشتکار و استمرار در نوشتن است که حتی در ادامه مسیر نوشتن از استعداد ذاتی نیز موثرتر است. بنابراین، اگر کلاس های آموزشی باعث افزایش انگیزه و تلاش فرد و همچنین، استمرار در نوشتن شود،
می تواند بسیار مفید واقع شود و مسأله سوم، سبک و تکنیک های فردی و هدایت تخصصی هنرجوست که در این قسمت، کلاس های آموزشی درصورت داشتن استاد حرفه ای می تواند مفید واقع شود و چهارمین مورد، حُسن شرکت در کلاس های دانشگاهی یا آزاد، شنیدن نوشته های دیگران و خواندن فیلمنامه خود و رفع اِشکال در یک جمع است که به غنای نوشتن کمک شایانی می کند. بنابراین، محاسن حضور در کلاس های فیلمنامه چه در حوزه شناسایی و کشف استعداد و پرورش آن و چه در حوزه آموزش تکنیک ها و همچنین شناخت سبک ها و رفع خطاها و آشنایی با سایر نقطه نظرها و نویسندگان، مفید است. امّا هیچ یک از اینها، به تنهایی نمی تواند فردی را فیلمنامه نویس کند! شايد به جرأت بتوانم بگویم که در ایده آل ترین حالت، موارد بالا تنها ده درصد در موفقیت فرد تأثیر دارند و نود درصد دیگر، در گِروی نوشتن مستمر و خواندن کتاب در حوزه های مختلف و خوب دیدن و شنیدن در لحظه لحظه زندگی است.
آرتسیفر فرهنگی هنری سینما و تئاتر