لزوم موضعگیری آکادمیک جریان مد و لباس در حوزه مطالعات پسااستعماری | تلاش بیوقفه در مسیر کسب استقلال فرهنگی و هویتی
گروه مد و لباس آرتسیفر: شاید برای بسیاری جای تعجب داشته باشد که صحبت درباره حوزه مهم و سرنوشتساز مطالعات پسااستعماری تا چه میزان قابلیت بسط و گسترش در تمامی عرصهها را داراست و از همین رو بر اساس ساختارهای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی و به نقلقول از بزرگان این حوزه میتوان گفت پژوهش در زمینه مطالعات پسااستعماری به هر موضوعی که بپردازد، به درک قدرت فرهنگی، عمق تاریخی و بینالمللی میبخشد.
در برخی تعاریف، پســااستعمارگرایی از سـویـی، اندیشیدن به رابطه میان واقعیتگرایی جغرافیایی و تاریخ جهان در مدت زمان برقراری استعمار را در اولویت مطالعه قرار میدهد و از سوی دیگر، لزوم تأمل بر دانش نوینی را گوشزد میکند که آفریده ایستادگی خلاقانه در برابر گفتمانهای استعماری و اعتراض بخردانه نسبت به همه آنهاست تا بدینسان جهان و روایتهای آن را در سطحی گسترده و از دریچهای متفاوت و انتقادی مورد توجه قرار دهد.
در این میان، مسئله پوشش با تکیهبر فعالیت گسترده و روزافزون نهادهای تخصصی و برندهای جهانی، به شکلی پراکنده دارای نوعی سیالیت و قطعیت نداشتن در مضامین و ساختارهاست که بخش عمده آن به رویکردهای فرهنگی شامل باورها، سنتها و اعتقادات بومی و منطقهای و از سوی دیگر به پیشینه تاریخ هنر هر سرزمینی بازمیگردد.
بااینهمه در سایه اندکی تأمل و تفکر درباره آنچه در تاریخ غنی کشورمان بر پوشش اقوام گوناگون گذشته است بهخوبی میتوان دریافت مرزهای روشن لباس اقوام ایران، مبنایی مستحکم در تعیین موقعیت کشورمان در میان سایر ملل بوده و در این راستا تأکید بر علم بومی در برابر علم استعماری و وابسته به اقتصاد، رویکردهای جامعهنشاختی و فرهنگ دیگر ملل، یکی از ابزار توسعه و پیشرفت تمامی صنایع ازجمله صنعت مد و لباس است.
بههرروی، کنترل گسترش فرهنگ مصرفگرایی در میان نوجوانان و جوانان، تلاش بیوقفه در مسیر حفظ و احیای هویت ملی و فرهنگی کشور با تکیه بر ابزار قدرتمند و اثرگذار رسانه، پژوهشهای بنیادین در حوزه مد و لباس با تأکید بر موقعیت تاریخی و جغرافیایی کشورمان، احترام گذاشتن به آئینها و رسوم اقوام ایرانی در مسیر طراحی و تولید پوشاک بهویژه در رخدادهای هنری با اعتماد به آنچه محصول و نتیجه تراوشهای ذهن هنرمندان است و مواردی ازایندست هر یک بهنوبه خود میتواند مسیر دستیابی ایران به استقلال فرهنگی و هویتی در امر پوشش را همواره سازد و چهبسا به لطف این صنعت پولساز، بتوان از بسیاری بحرانهای اقتصادی نیز بهسلامت عبور کرد.
و سر آخر اینکه، هنر صنعت مد و لباس کشورمان بیش از هر زمان دیگری نیازمند موضعگیریهای آکادمیک فعالان این عرصه همسو با ادبیات و گفتمان تجربی و سنتی است و چهبسا خوانش دوباره و نگارش مجدد بسیاری از منابع و مراجع موجود در سایه پژوهشهای نو و مبتنی بر دانش روز میتواند راهکاری اساسی در قرار گرفتن ایران روی ریل صادرات پوشاک باشد.