معضل هنر هوش مصنوعی: آیا این هنر واقعی است؟
گروه تجسمی آرتسیفر: رسانههای اجتماعی از دیرباز مکانی برای هنرمندان برای به اشتراک گذاشتن آثار و دیدگاه خلاقانهشان بوده است. اما اکنون، ممکن است مجبور شوید دوباره به تصاویری که در توییتر و اینستاگرام خود میبینید نگاه کنید.
گاهی اوقات، این تصاویر ممکن است مانند یک نقاشی دیجیتال از یک منظره پر جنب و جوش به نظر برسند، و گاهی اوقات، ممکن است تصویری از هنرپیشه یک فیلم باشند. وجه اشتراک این تصاویر منشأ آنهاست. آنها نه با قلم مو یا قلم، بلکه از طریق کد ایجاد شدهاند.
هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی (AI art) طی سال گذشته با استفاده از برنامههای رایانهای مانند DALL-E، Midjourney و Stable Diffusion در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، محبوبیت بیشتری داشته است.
هنر هوش مصنوعی به برنامههایی اطلاق میشود که مجموعه دادههای عظیمی از تصاویر، و متنهایی را که به هر تصویر متصل میشود تجزیه و تحلیل میکند تا بتوانیم از متن خود برای تولید تصاویر جدید استفاده کنیم.
به طور خلاصه، شخصی یک درخواست مینویسد و برنامه به هزاران تصویر در سراسر اینترنت که کلمات مشابهی به آنها متصل است نگاه میکند تا چیز جدیدی ایجاد کند. برای بسیاری، این یک پیشرفت هیجانانگیز است که شکاف بین هنر و فناوری را پر میکند، اما بحث در مورد نحوه استفاده از هنر هوش مصنوعی کم کم آغاز شده است.
در حالی که این کار به عنوان یک راه سرگرمکننده برای تولید تصاویر عجیب و غریب آغاز شد، برخی از هنرمندان نگرانیهای خود را در مورد این فناوری ابراز میکنند، حتی برخی هنرمندان هوش مصنوعی را «مشتریان کابوس» خطاب میکنند که میخواهد آثار خود را به عنوان هنر واقعی معرفی کند.
مردم به هوش مصنوعی میگویند که چه میخواهند، بارها در آن تجدیدنظر میکنند و زمانی که در نهایت راضی شدند، ادعا میکنند که کار متعلق به خودشان است.
نمونه این اتفاق زمانی دیده شد که یک هنرمند هوش مصنوعی در یک مسابقه هنرهای زیبا برنده شد، و هرچند که در نهایت از مسابقه خارج شد، اما داوران به او اجازه دادند جایزه را نگه دارد و این حادثه با واکنشهای منفی روبرو شد. تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی در اینترنت شروع به گردش کرده است و برخی از آنها دفاع میکنند؛ اما سؤالی که مطرح میشود این است که آیا هنر هوش مصنوعی هنر واقعی است؟
البته اولین سؤالی که باید مطرح کرد، تعریف خود هنر است. برای برخی، هنر یک نوع بیان است و برای برخی دیگر صرفاً راهی برای زنده کردن خلاقیت انسان است.
عدهای معتقد هستند که هنر را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. برخی از مردم فکر میکنند که هنر فقط توسط هنرمندان و برای بیان ایدهها، احساسات، سیاست و فرهنگشان استفاده میشود، اما علاوه بر آن، هنری وجود دارد که لزوماً احساسی یا پرشور نیست، مانند هنر شرکتی یا هنر روی بیلبوردها یا کالاهای مصرفی.
با این حال، از نظر عدهای دیگر هنر شامل تکنیک و تمرین انسانی است که در آفرینش هنری اعمال میشود. آنها احساس میکنند که طراحی دقیق طرحها یا نقاشیهای دیجیتالی نمیتواند با فردی که جلوی کامپیوتر نشسته و چند کلمه را در ماشین تایپ میکند، مقایسه شود.
شاید پیدایش هنر هوش مصنوعی را بتوان با زمانی که عکاسی اختراع شد، مقایسه کرد. آن موقع نیز بسیاری گمان میکردند عکاسی همه هنرمندان را بیکار میکند و دیگر پرترهای وجود نخواهد داشت. گفته میشد که عکاسی هنر واقعی نیست و فقط روی یک دکمه کلیک میکنید، اما با گذشت زمان عکاسی به عنوان یک هنر پذیرفته شد.
علاوه بر این، ایدهای نیز وجود دارد که بسیاری از مصرفکنندگان، هنر را نه برای بیان یا تکنیک، بلکه برای زیباییشناسی خریداری میکنند. آنها کمتر به چگونگی شکلگیری این آثار فکر میکنند و بیشتر به ظاهر آنها توجه دارند. بسیاری از مردم واقعاً به احساسات و پیشینه فرهنگی اثر فکر نمیکنند، بلکه فقط چیز زیبایی میخواهند که در اتاق خود نصب کنند.
با وجود این شرایط، نگرانیهای اخلاقی در مورد هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی در رابطه با انواع تصاویری که استفاده میکند وجود دارد. حتی در مورد شیوههای خاصی که هنرمندان با تلاش زیاد در طول زندگی خود موفق به ایجاد آن شدهاند این مسأله وجود دارد و یک نفر میتواند آنچه را که میخواهد تایپ کند و بدون رضایت هنرمند، اثری مشابه او داشته باشد.
از نظر زیباییشناسی و سابقه تاریخی، شاید بتوان این آثار را زیر چتر هنر قرار داد، اما این ماشینها همچنان دارای اشکالاتی هستند که آنها را با استانداردهای خلقت بشر غیرقابل مقایسه میکند و آنها را در برابر سوء استفاده آسیبپذیر میکند.
صرف نظر از دیدگاههایی که درباره هنرهوش مصنوعی وجود دارد، به نظر میرسد در این دنیای دیجیتالی روبه رشد، این آثار نیز وجود خواهد داشت و پتانسیل بیاندازهای برای رشد مداوم آن، هم از نظر فنی و هم از لحاظ اجتماعی وجود دارد.